چکیده:
این پژوهش با هدف مطالعه رابطه فشارهای ساختاری و سنخ برسازی شده هویت جنسیتی زنان در دهه 1370 شمسی انجام شد. از آنجا که پژوهش گر بر آن است که شرایط اجتماعی موجود در شکل گیری هویت جنسیتی در جامعه نقش موثری ایفا می کند، دهه 70 به دلیل تغییرات سیاست فرهنگی که منطبق بر نظریه پارسنز بود و کنش های فردی در قالب الگوهای فرهنگی را برای توسعه تشویق می کرد، انتخاب شد و فیلم های سینمایی این دوره که فشارهای ساختاری در زندگی زنان به عنوان یکی از موضوعات محوری انتخاب شده بود، در جامعه نمونه قرار گرفتند. تحلیل گفتمان نیز برای تحلیل داده ها انتخاب شد. نتایج نشان داد که فیلم های سینمایی بازتاب دهنده واقعیت اجتماعی موجود بودند و با برخورداری از ویژگی های تحصیل، هدف مندی، مبارزه، کنش گری و کنش های اعتراضی دست به برسازی هویت زن مدرن معترض زدند که الگوی زنان در این دهه به شمار می رفت.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که پژوهش گر بر آن است که شرایط اجتماعی موجود در شکل گیری هویت جنسیتی در جامعه نقش مؤثری ایفا میکند، دهه ی ٧٠ به دلیل تغییرات سیاست فرهنگی که منطبق بر نظریه ی پارسنز بود و کنش های فردی در قالب الگوهای فرهنگی را برای توسعه تشویق می کرد، انتخاب شد و فیلم های سینمایی این دوره که فشارهای ساختاری در زندگی زنان به عنوان یکی از موضوعات محوری انتخاب شده بود، در جامعه ی نمونه قرار گرفتند.
جامعه ی ایران با سابقه ی حاکمیت مردسالاری و کلیشه های جنسیتی بر افراد فشار وارد میآورد و آن ها را وادار به همنوایی و رعایت هنجارهایی میکند که در دوام بخشیدن به ساختارهای اجتماعی، زمینه های معرفت شناختی ایرانیان را بر همین بنیان ها نهاده است و حتی زنان به بازتولید فرهنگی که در آن مردسالاری ترویج میشود، کمک شایانی کرده اند.
بررسی تحولات سیاسی- اجتماعی ایران در نیمه اول دهه ٧٠ نشان میدهد که در آغاز این دهه و پس از جنگ تحمیلی بر اساس الگوی سیستمی پارسنز تغییرات ایجاد شده در حوزه اقتصاد به دیگر حوزه های نظام اجتماعی نیز سرایت کرد و از همه مهم تر سبب تحول در نظام فرهنگی و ارزشی جامعه گردید.
فشارهای ساختاری جامعه در ارتباط با برسازی هویت جنسیتی در میان زنان به عنوان بستری اجتماعی که نقش های جنسیتی در آن معنا پیدا میکنند را میتوان در فیلم های سینمایی که بر این فشارها تاکید کرده اند، مورد مطالعه قرار داد.