چکیده:
نظام بین المللی که از قرن 16 جایگزین الگوی قدرت های منطقه ای شده است هرگز از ثبات و
استمرار برخوردار نبوده و در طول تاریخ همیشه در معرض تغییر و دگرگونی بوده است که مهمترین
تغییر آن در قرن بیستم صورت گرفته و به شکل های چند قطبی، دو قطبی و تک قطبی ظاهر شده
است. فروپاشی شوروی، آغازی بود بر ادعای نظریه پردازان نظام تک قطبی که لیبرال سرمایه داری را
پایان تاریخ لقب داده و تاکید می کردند جهان تازهای که ایالات متحده ابرقدرت آن است، رقیبی نداشته
و در دوران ضعف مارکسیسم و فروپاشی نماد سیاسی کمونیسم، تسلط گفتمانی لیبرال سرمایه داری،
سلطه نظامی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کاخ سفید را گریزناپذیر خواهد کرد. این ادعا
اگرچه برای دهه آخر قرن بیستم که ایالات متحده در آن از قدرت بینظیری برخوردار بوده ، می تواند
درست باشد اما با شروع قرن بیست و یکم که با حوادث مهم 11 سپتامبر آغاز گردید ، بتدریج ماهیت
همیشگی نظام بین الملل یعنی تغییر و دگرگونی نمایان شد و ثابت گردید که این الگو از نظام بین الملل
نیز دائمی نبوده و الگوی دیگری که همان نظام چند قطبی است در حال شکل گرفتن است.
خلاصه ماشینی:
تاریخ روابط بین الملل تا قبل از پایان جنگ سرد همواره شاهد رقابت قدرت های بزرگ با یکدیگر بوده و در عین حال هیچ گاه سلطه یک قدرت واحد را در سطح جهانی و نه محلی تجربه نکرده است ، اما در دوره جنگ سرد شاهد نظام دو قطبی بودیم که دو قدرت بزرگ، رهبری بلوک شرق و غرب را برعهده داشته و رقابت شدیدی برای رسیدن به پیروزی بر طرف مقابل داشتند.
در واقع پس از جنگ سرد بر کسی تردیدی وجود نداشت که آمریکا قدرت بلامنازع جهان بوده و نظام بین الملل از دو قطبی به تک قطبی تبدیل شده است اما در سالهای اخیر قدرتهای منطقه ای و به ظاهر کوچک ، در حاشیه امنیتی که ابرقدرت مسلط بی آنکه خود بخواهد ایجاد کرده، فرصت عرض اندام یافته و از دور تازهای از شکوفایی خود رونمایی میکنند.
همچنانکه در گزارش شورای امنیت ملی آمریکا در سال ٢٠٠٩ آمده؛ هر چند که آمریکا در سالهای آینده قدرتمندترین کشور در جهان باقی خواهد ماند، اما قدرت نسبی آمریکا حتی در حوزه نظامی هم کاهش یافته و این کشور روز به روز ضعیف تر خواهد شد و در نظم نوین جهانی که به سمت چند قطبی در حرکت است ، آمریکا در کنار قدرتهایی نظیر چین ، روسیه ، هند، برزیل و...
این کشور در حال حاضر به یکی از قدرتهای سیاسی، اقتصادی و نظامی عمده جهان تبدیل شده است و هم اکنون به سرمایه گذاری در قارههای آفریقا و آمریکای لاتین برای تأمین و دسترسی به مواد خام و انرژی دست زده است ( Shaw ٢٠٠٧ :Cooper And Antkiewicz).