چکیده:
ﻫﺪف: ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺑﺮرﺳﯽ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺣﺎﺷﯿﻪﻧﺸﯿﻨﺎن ﮐﻮی ﻣﺮادﯾﺎن رﺷﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪه و ﻧﻘﺶ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﻣﺴﺘﻘﻞ دﯾﻦ و ﻣﺬﻫﺐ ارزشﻫﺎ، ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎ و آداب و رﺳﻮم، زﺑﺎن و ﭘﻮﺷﺶ ﻟﺒﺎس ﻣﺤﻠﯽ در ﺑﺮوز رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺣﺎﺷﯿﻪ ﻧﺸﯿﻦ ﻫﺎ ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ. روش: اﯾﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﻪ روش ﭘﯿﻤﺎﯾﺸﯽ از ﻧﻮع ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ اﻧﺠﺎم اﺳﺖ. ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮی آن ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﻧﻈﺮﯾﻪ ی ﺣﺎﺷﯿﻪﻧﺸﯿﻨﯽ راﺑﺮت ﭘﺎرک، وﯾﺮث و اﺳﺘﻮﻧﮑﻮﯾﺴﺖ ﺑﻮده اﺳﺖ. روش ﺟﻤﻊآوری اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﻮده ﮐﻪ ﺑﺎ 200 ﺧﺎﻧﻮار ﺳﺎﮐﻦ در ﻣﺤﻠﻪ ی ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، ﺣﺪود 183 ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ و دادهﻫﺎی ﺣﺎﺻﻞ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آزﻣﻮن ﻫﺎی آﻣﺎری ﺧﯽدو و ﺗﺎو ﺑﯽ ﮔﻮدﻣﻦ ﻣﻮرد ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: راﺑﻄﻪ ی ﺑﯿﻦ ﻣﻨﺰﻟﺖ و ﺷﺄن و ﻣﻘﺎم اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﺮاﺑﺮ، ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ در ﺳﻄﺢ 05% ﻣﻌﻨﯽ دار ﺑﻮد. راﺑﻄﻪ ی ﺑﯿﻦ ﺧﺎﺳﺘﮕﺎه(ﺷﻬﺮ ﻗﺒﻞ از ﮐﻮچ) ﺑﺎ ﻣﺘﻐﯿﺮ ﺟﺎﻧﺐ داری و ﻗﻮم ﻣﺪاری در ﺳﻄﺢ 05% ﻣﻌﻨﯽدار ﺑﻮد. راﺑﻄﻪ ی ﺑﯿﻦ اﺧﺘﻼف ﻣﺬﻫﺒﯽ و زﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎ اﺧﺘﻼف رﻓﺘﺎر ﺣﺎﺷﯿﻪﻧﺸﯿﻨﺎن در ﺳﻄﺢ 01% ﻣﻌﻨﯽدار ﺑﻮد. راﺑﻄﻪ ی ﺑﺎورﻫﺎی ﻣﺬﻫﺒﯽ و ﻓﺮﻗﻪای ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎ اﺧﺘﻼف رﻓﺘﺎرﻫﺎ در ﺳﻄﺢ 05% ﻣﻌﻨﯽدار ﺑﻮد. راﺑﻄﻪ ی ﺧﺎﺳﺘﮕﺎهﻫﺎی ﺣﺎﺷﯿﻪ ﻧﺸﯿﻦ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺗﻌﺼﺐ زﺑﺎﻧﯽ در ﺳﻄﺢ 001% ﻣﻌﻨﯽدار ﺑﻮد. راﺑﻄﻪ ی ﺗﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﺧﺎﺳﺘﮕﺎهﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﺑﺎ ﻓﺎﻣﯿﻞ، ﻫﻢزﺑﺎن و ﻫﻢ دﯾﻦ در ﺳﻄﺢ 001% ﻣﻌﻨﯽدار ﺑﻮد. ﺑﺤﺚ و ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: ﺑﺮﺧﻼف ﮔﺬﺷﺖ ﺳﺎل ﻫﺎی ﻣﺘﻤﺎدی، ﻫﻨﻮز ﻧﻈﺮﯾﻪ ی راﺑﺮت ﭘﺎرک ﮐﺎر آﯾﯽ زﯾﺎدی در ﻣﻮرد ﺷﻬﺮ ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﻣﺤﻠﻪ ی وﯾﮋه ﭘﮋوﻫﺶ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﺗﻮﺟﻪ ﺳﻨﺘﯽ ﺑﻪ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺣﺎﺷﯿﻪﻧﺸﯿﻨﯽ در ﻣﻮرد ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎ و ﺑﻮمﺷﻨﺎﺳﯽ ﻧﯿﺰ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ و ﻧﮕﺎه ﮐﺎﻟﺒﺪی ﺑﻪ ﺣﺎﺷﯿﻪﻧﺸﯿﻨﺎن را ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﺨﺸﯿﺪه و آن را ﺑﻪ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ﻣﺤﺘﻮاﯾﯽ و رﻓﺘﺎری ﺣﺎﺷﯿﻪﻧﺸﯿﻨﺎن ﺗﺴﺮی ﺑﺨﺸﯿﺪﯾﻢ. اﻟﺒﺘﻪ اﯾﻦ ﺑﺪان ﻣﻌﻨﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻧﮕﺎه ﺳﻨﺘﯽ درﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﻧﮕﺮش و ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺟﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﺣﺎﺷﯿﻪﻧﺸﯿﻨﯽ ﺑﻮد و اﯾﻨﮑﻪ ﺣﺎﺷﯿﻪ دﻧﯿﺎﯾﯽ ﻣﺘﻔﺎوت از ﺟﺎﻣﻌﻪ ی ﻣﺒﺪا و ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ ﺟﺎﻣﻌﻪای ﮐﻪ ﺟﺪا از ارزشﻫﺎ، ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎ و ﺳﻨﺖﻫﺎی ﺟﺎﻣﻌﻪ ی ﻣﺒﺪا ﺑﻮده و در واﻗﻊ از آن ﺑﺮﯾﺪه و در ﺟﺎﻣﻌﻪ ی ﻣﻘﺼﺪ ﻫﻨﻮز ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﻧﺸﺪه اﺳﺖ، ﭘﺲ دﻧﯿﺎی ﺟﺪﯾﺪی را ﻣﺘﻔﺎوت از ﮔﺬﺷﺘﻪ و ﺟﺎﻣﻌﻪ ی آﻣﺎل ﺑﺮﮔﺰﯾﺪه اﺳﺖ.
خلاصه ماشینی:
البته این بدان معنا نیست که نگاه سنتی درست نیست ، بلکه نگرش و نگاهی جدید به حاشیه نشینی بود و اینکه حاشیه دنیایی متفاوت از جامعه ی مبدأ و مقصد میباشد جامعه ای که جدا از ارزش ها، هنجارها و سنت های جامعه ی مبدأ بوده و در واقع از آن بریده و در جامعه ی مقصد هنوز پذیرفته نشده است ، پس دنیای جدیدی را متفاوت از گذشته و جامعه ی آمال برگزیده است .
تعارض های اجتماعی، جامعه پذیری و جذب نشدن کوچ کرده ها و تازه واردها در جامعه جدید، رقابت تنگاتنگ برای جذب در بازارهای شغل شهرهای جدید، دستیابی به مسکن ، فرایند بوم شناسی شهری، کج روی ها و آسیب های ناشی از نبود جامعه پذیری، شکل گیری گتونشینی، کپرنشینی و زاغه نشینی از جمله موضوع های مورد پژوهش و مطالعه جامعه شناسی شهری و حاشیه نشینی ناشی از آن بود (نقدی،١٣٩٢: .
گرچه ریشه ی اصلی حاشیه نشینی را باید در عامل هایی که موجب کوچ افراد از روستا به شهر میشود جستجو کرد، ولی تمام حاشیه نشین ها از کوچ کرده ها تشکیل نشده است ، بلکه بخشی از آن ها افرادی هستند که از ساکنین همیشگی شهر بوده اند، ولی به علت فقر اقتصادی در واحدهای مسکونی غیر استاندارد زندگی میکنند و جزء حاشیه نشین ها محسوب میشوند (بنی فاطمه ، جزوه پلی کپی).