چکیده:
امروزه تاثیرات محیط های کالبدی بر الگوی رفتاری انسان امری شناخته شده و مسلم میباشد. از آن جا که معماران به عنوان یکی از تاثیرگذارترین عوامل در کیفیت محیطهای کالبدی انسان ساخت شناخته میشوند، اهمیت نقش نظام آموزش معماری، به مثابه نظامی برای رشد و پرورش معماران محرز میگردد. غلبه بر مسائل موجود در نظام فعلی آموزش معماری در ایران همواره از دغدغههای محققان و اندیشمندان بوده است و تاکنون راهکارها و رویکردهای آموزشی متفاوتی برای رفع مسائل نظام آموزشی یا اجزائی از آن مطرح گردیده است؛ در بسیاری از موارد این راهکارها ترجمان رویکردهای آموزشی تعریف شده در خارج از کشور بوده که انطباق زیادی با ساختارهای موجود آموزش معماری نداشته یا به صورت بخشی به موضوعات و مسائل نگریسته است. لذا در جهت رفع موضوعات مطرح شده و نظر به ماهیت چند وجهی رویکرد توسعه درونزا و تاکید این رویکرد به توسعه در چهارچوب ساختار ها و پتانسیل های موجود، در مقاله حاضر به بررسی امکان بهره گیری از پتانسیل های این الگوی توسعه در جهت اعتلا و رفع مسائل و مشکلات موجود نظام آموزشی پرداخته شده و با بهره گیری از روش های تحقیق مشابه سازی و استدلال منطقی به تعریف مدلهای مفهومی از موضوعات مورد بحث و نهایتا تدوین اصول و مولفه های این رویکرد آموزشی در آموزش معماری پرداخته شد.