چکیده:
هنرمند با اشتغال به حرفه هنری،آثار هنری را خلق می کند. محصولاتی که می توان آنها را به مثابه رسانه شناسایی نمود. رسانه هایی متفاوت از مطبوعات کاغذی و مجازی و رادیو و تلویزیون از منظر نوع مخاطب و میزان مشارکت و انفعال آنها، که امروزه بسیار گویاتر و تاثیرگذارتر از رسانه های سنتی و دوشادوش دیگر رسانه های نوین هستند. اما آثار هنری را باید شناخت. امری که به دو دلیل، بسیار سخت است: یکی، نظریه های متعدد و متفاوت معطوف به عالم هنر و آثار آن، و دیگری، تعاریف و تفاسیر متنوع و حتی متضاد آثار هنری؛که اشراف به این حوزه و نهایتا تدوین چارچوب های حقوقی برای این عرصه را پیچیده نموده و در نوشته حاضر، سعی شده تا با تبیین نظریه های عمده مربوط به هنرکه سرآخر، به آثار هنری معطوف می شود؛ مسیر منتهی به تعریف و فهم بهتر آثار هنری، تسهیل و تسطیح شود.
خلاصه ماشینی:
در این تفکر استدلال میشود که تولید و مصرف هنر در جامعه رخ میدهد و ساختار اجتماعی ـ اقتصادی در محتوا و شکل و کلا در تصمیمات آفرینش هنری هنرمندان مؤثر است(هرینگتون، 1392: 135) و بدین لحاظ، «فعالیت انسان در بنیادیترین مرتبه خود، معلول رویدادهای اجتماعی است» و فهم مستقل و قائم به خود اثر هنری در چارچوب قواعد خود و ذهن خلاق و درواقع، دور از اسباب اجتماع؛ ابتر و در تعارض با منافع پرولتاریاست(هاید ماینر، 1390: 258 و 254).
در این گرایش از هنر، بر این اساس که محصول فکری انسان مانند مولودهای طبیعت زنده، تابع محیط است و محیط یعنی موقعیت و شرایط فیزیکی، جغرافیایی و اجتماعی، و اینکه هنرمند در جامعه و بین دیگران زندگی میکند و بالضروره و کم و بیش، باید عواطف عصر خود را - Mystery Play.
پس مبانی هنر را باید در اجتماع جست(فولادوند، 1348: 38)، هنر از رویدادهای جامعه تغذیه میکند و آثار هنری، بازتاب مسائل اجتماعیند (خلج، 1364: 97)؛ هنرمند بر جامعه تکیه کرده و لحن و آهنگ و قوتش را از جامعه میگیرد و اگر هنر، محصول شرایط محیطی نیست، پس شباهت عجیب آثار هنری دورههای مختلف تاریخی، چه توضیحی دارد؟(رید،1352:223).
- هاوزر، آرنولد(1377)، تاریخ اجتماعی هنر، ترجمه ابراهیم یونسی، چاپ اول، تهران، خوارزمی، جلد 3.
- هاید ماینر، ورنن(1390)، تاریخ تاریخ هنر: سیری در تاریخ تکوین نظریه هنر، ترجمه مسعود قاسمیان، چاپ دوم، تهران، سمت.