چکیده:
یکی از موارد جدی تهدیدکننده سلامت که در سال های اخیر با توجه به تغییرات سریع اجتماعی، از سوی
سازمان های بهداشتی، مجریان قانون و سیاست گذاران اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین مشکلات موجود در جامعه مورد توجه قرار گرفته است، شیوع رفتارهای پرخطر در میان کودکان و خصوصا کودکان
بی سرپرست می باشد. هرچند که هیچ یک از اقشار جامعه از عواقب رفتارهای تهدیدکننده سلامت در امان
نیستند اما بعضی از گروه های اجتماعی از جمله کودکان در معرض خطر بیشتری قرار دارند. رفتارهای
پرخطر به هر واکنش یا رفتاری دلالت دارد که بالقوه می تواند ابعاد سلامت جسمانی، انجام تکالیف بهنجار
رشدی، اجرای نقش های اجتماعی مورد انتظار، اکتساب مهارت های اساسی، دستیابی به احساس کفایت، سلامت و شایستگی و آمادگی مناسب برای دوره های بعدی رشد را به خطر اندازد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی بین متغیرهایی است که بیشترین تاثیر را بر روی گرایش به رفتارهای پر خطر در بین کودکان بی سرپرست در سطح شهر اصفهان داشته که از بین آنها تعداد ١٠٢ نفر به عنوان نمونه به روش
در دسترس انتخاب شدند. این پژوهش به روش تحلیل مسیر انجام شد. یافته های بدست آمده حاکی از
برازش الگو با داده ها بود. تمامی متغیرها بجز حمایت اجتماعی بر روی گرایش به رفتارهای پرخطر اثرات
مستقیم معناداری داشتند و اثرات غیر مستقیم تمامی متغیرها معنادار بدست آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که متغیر حمایت اجتماعی و سبک حل مساله مدار بصورت مستقیم و منفی با متغیر گرایش به رفتارهای پرخطر دارای رابطه معنادار می باشد.
خلاصه ماشینی:
نتايج اين پژوهش نشان داد که متغير حمايت اجتماعي و سبک حل مسأله مدار بصورت مستقيم و منفي با متغير گرايش به رفتارهاي پرخطر داراي رابطه معنادار مي باشد.
[٣] از پيشينه هاي مرتبط با موضوع پژوهش ميتوان به پژوهش سليميان (١٣٩١) با عنوان طراحي و تبيين الگوي مناسب در توانمندسازي منابع انساني سماجا با نتايج بين دانش مديران سماجا و نوع نگرش آن ها نسبت به کارکنان همبستگي و نگرش مديران تا حدودي تحت تأثير سابقه مديريت و فرماندهي مديران سماجا، بين تعهد سازماني کارکناني سماجا و توانمندسازي آن ها و تجربه کارکنان در توانمندسازي آن ها اثر دارد و همچنين پژوهش مجدالدين (١٣٩٠) با عنوان مدل توانمندسازي در مراکز اموزش عالي دانشگاه علمي کاربردي چهار عامل موثر بر توانمندسازي را بررسي کرد که عبارت بودند از: عامل سازماني، عامل مديريتي، عامل فردي و عامل محيطي.
پژوهش حاضر نظريه هاي تعامل خانواده و نظريه ساراسون يازده در ارتباط با حمايت اجتماعي وديدگاه جامعه شناختي و همچنين عوامل روان شناختي گرايش به رفتارهاي پرخطر در ميان کودکان را مبناي تحليل خود قرار داده است .
جدول شماره ٤: تأثيرات مستقيم ، غيرمستقيم و کل متغيرهاي پژوهش (به تصویر صفحه مراجعه شود )طبق جدول شماره ٤ تأثيرات مستقيم حمايت اجتماعي و سبک هاي حل مسأله مدار بر متغير گرايش به رفتارهاي پر خطر معنادار نمي باشد.
همچنين يافته هاي تحقيق حاکي از اين موضوع است که متغير حمايت اجتماعي و سبک حل مسأله مدار بصورت مستقيم و منفي با متغير گرايش به رفتارهاي پرخطر داراي رابطه معنادار مي باشد.