چکیده:
این نوشته، ترجمه مقاله¬ای است با عنوان The Gilgamesh epic and Manichaeanthemes"" که در سامانه www.aakkl.helsinki.fi/melammu(Aram 3 (1991) 23-33) مشاهده پذیر است. نویسنده مقاله استفانی دالی از دانشگاه آکسفورد است. هدف [نویسنده] از این مقاله، بررسی حماسه بابلی گیلگمش در جایگاه منبع شاخص باورهای ویژه کیش مانویت است.
خلاصه ماشینی:
com تاریخ دریافت: 14/1/1398 تاریخ پذیرش: 12/3/1398 مقدمه نوشتههای بابلی به خط میخی تا زمان مسیح از رونق افتاده و به زوال رفته بود، اما چند نام کلیدی در حماسه گیلگمش، در کتاب غولان [1] حفظ شده است.
Reeves) پژوهشی کاملا مستقل را در کالج وینتروپ (Winthrop) انجام داد که نشان میدهد بخش طوفان نیز در کتاب غولان استفاده شده بود و نام غولی در قطعهای به فارسی میانه TNBYŠ، اتمبیش (Atambish)، یک نام تحریف شده بابلی است؛ یعنی: اوتناپیشتیم.
هیچ کدام از مفاهیم بسیاری که وابسته به واژگان فارسی فرورتی (fravarti) و دئنا (daēnā) هستند، به نظر نمیرسد که برای میانرودان بیگانه بوده باشد؛ البته اگر پدیدههای کاملا جا افتاده در جامعه میانرودان را در نظر بگیریم: خداانگاری پادشاهان و پهلوانان آغازین، نیروی ارواح نیاکان و گذشتگان برای کمک کردن یا آزار رساندن، قدرت حمایتی شمش [7] در جایگاه نیرویی قدسی، همتای سلطنتی که به عنوان لوحهای بالدار به تصویر کشیده شده است،10 مفهوم الهه یا ایزدبانو که میان انسان و خدا میانجی بود و پدیده انکیدو، به عنوان هماوردی فرستادهشده از آسمان.
پیوند میان گیلگمش و انکیدو مانند رابطه زن و شوهر گزارش شده است و این رابطه نیز همانند [رابطه زن و شوهر] از تولد تا گور نیست؛ بلکه به دورهای حساس از آغاز مردانگی محدود میشود.
روایتهای بابلی استاندارد و کهن با هم فرق میکنند، اما در پایان تأثیر هر یک از این سه مجازات، ویرانگر است: پس از گذشت شش سال، مردم دختران خود را میخورند و دیگر نمیتوانند کارهای سختی را که برای آن آفریده شدهاند، انجام دهند.