چکیده:
تولید علم و فناوری و نهایتاً مرزشکنی در دانش از برخی جهات مستلزم ایجاد نظام نوآوری است که در قالب نهادهای نوآوری و مرزشکنی بستر لازم برای ارتقا و توان علمی را فراهم مینماید. هدف کلی این پژوهش بررسی نقش بنیاد ملی نخبگان بهعنوان نهادی ملی در مرزشکنی دانش است. در این پژوهش بهمنظور کسب اطلاع از جامعه موردمطالعه و بررسی جایگاه نخبگان در عرصه علمی و مدیریتی کشور اقدام به مطالعه میدانی و اجرای پرسشنامه شد. یافتهها نشان میدهد، بنیاد ملی نخبگان در شناسایی و ارائه راهکارهای عملی برای مرزشکنی دانش از اهمیت خاصی برخوردار است. این نقش و اهمیت بهواسطه متغیرهایی نظیر تمرکز بر تولیدات دانشبنیان، الگوی پیشرفت دانش، ایجاد احساس امنیت برای نخبگان و نظایر آن مورد شناسایی و سنجش قرارگرفت. نتایج حاصل نشان داد که تخصیص اعتبارات و تسهیلات بلاعوض به نخبگان نیز میتواند در مرزشکنی دانش مؤثر باشد. این تأثیر از طریق افزایش بودجه، امکانات آموزشی و آزمایشگاهی، افزایش وامهای بلاعوض و کمکهای تحصیلی میتواند اتفاق بیافتد. علاوهبر این نتایج بهدستآمده نشان داده شد که مشارکت بخش خصوصی و پیوند آن با بنیاد ملی نخبگان نیز میتواند منجر به مرزشکنی دانش گردد. نکته اساسی در این است که این فرضیه هم از سوی کارکنان و هم از سوی نخبگان مورد تائید قرارگرفته است و با مرزشکنی در دانش رابطه معناداری دارد. با این توصیف بنیاد میتواند با اتخاذ سازوکارهایی که برخی از آنها در این تحقیق مورد کاوش و سنجش قرارگرفته است، گامهای مؤثرتری در مرزشکنی دانش بردارد.
This is the science and technology and finally breakthrough in knowledge which somehow requires innovation system in the form of related institutions and provides for scientific power. By the same way, this study seeks to deal with the role of National Elites Foundation (NEF) in science breakthrough. Doing so, it gathers data through questionnaire in such a way that the findings reveal the key role of NEF in recognition and development of applied approaches for science breakthrough. This role and significance of the mentioned institution was recognized and assessed by variables such as focus on knowledge-based production, knowledge progress model, security establishment for elites and so on. The results suggest that portion of credits and grants to elites could be effective in knowledge breakthrough. Meanwhile, this impact could be realized through budget increase, education and laboratory facilities and promotion of grants. Moreover, the outcome reveals that the private sector participation and its joint with NEF could lead to knowledge breakthrough. This hypothesis was confirmed by both employees and elites in a meaningful relation with knowledge breakthrough. By the same token, NEF could step more in knowledge breakthrough by the mechanisms described in this study
خلاصه ماشینی:
نقش بنیاد ملی نخبگان در مرزشکنی دانش علی مبینی دهکردی ١، نصرالله ابراهیمی 2 تاریخ دریافت : ١٣٩٦/١٠/١٧ تاریخ پذیرش ١٣٩٦/٠٤/٢٨ چکیده تولید علم و فناوری و نهایتا مرزشکنی در دانش از برخی جهات مستلزم ایجاد نظام نـوآوری اسـت کـه در قالب نهادهای نوآوری و مرزشکنی بستر لازم برای ارتقا و توان علمی را فراهم مینماید.
بنیاد ملی نخبگان ، اقتدار علمی، شکاف دانش ، مرز شکنی دانش ١- دانشیار دانشگاه تهران ٢- دانشجوی دکتری رشته مدیریت راهبردی دانش دانشگاه عالی دفاع ملی مقدمه در جامعه کنونی ایران همـراه بـا تـوده ای شـدن آمـوزش عـالی، قشـر گسـترده ای از دانـش آموختگـان بـا تحصیلات عالی شکل گرفته است ؛ اما نخبگان علمی به عنوان برجسته ترین دانش آموختگان ، یـا دچـار مقولـه فرار مغزها میشدند یا در شرایط ضعف اثربخشی و فقدان منزلت اجتماعی و حاشیه نشینی سیاسـی بـه سـر میبردند.
در این مقاله ، در بخش نظری از منظر مفهومی ابتدا نگاه مقام معظم رهبری به نقش نخبگان تشـریح شـده و پس ازآن با یک منطق قیاسی ابتدا دیدگاه های نظری در حوزه نخبه گرایی از بعـد جامعـه شـناختی، مفهـوم و سنخ شناسی نخبگان و همچنین جایگاه نخبگان علمی در جامعه معاصر مطرح شده و پس ازآن نقش نهـادی بنیاد ملی نخبگان در مرزشکنی دانش و تاریخچه شکل گیری بنیاد مورد تحلیل قرارگرفتـه اسـت .
از این نظر بنیاد ملی نخبگـان بـه عنـوان نهـاد ملـی مرزشکنی در دانش و تولید علم و فناوری با ایجاد بسترهای لازم ، میتواند نقش مؤثری داشته باشد.