چکیده:
بحث اسلامی کردن دانش پیشگیری از جرم با تاکید برپیشگیری قبل از بروز اندیشه مجرمانه و نظریه پردازی در این خصوص به عنوان یکی از گروه های علوم انسانی، نزد بزرگان کشور دغدغه اصلی بوده است.بررسی سیر علمی و تاریخی نشان می دهد که اسلام ناب محمدی(ص) ابتداعا به این موضوع پرداخته و تاکید بر اجرا و اشاعه آن داشته است،در حالی که جهان غرب به یک مرحله بعد از آن اشاره داشته و آن افکار را صادر نموده است . این مقاله بارویکرد تحلیلی ، در پی بررسی علل نیاز به اسلامی نمودن مجدد روش های پیشگیری از جرم و نظریه پردازی و درنهایت اصلاح آن با مروری براثبات مدرن بودن علوم اسلامی قرآنی و استراتژی حقوق اسلام در این خصوص مورد بررسی و کنکاش قرار داده و در تلاش است مهمترین موانع در این خصوص را برشمرده و راهکارهایی برای تحقق آن ارائه نماید.
خلاصه ماشینی:
شاید علت این که فقهای پیشین و عالی مقام اسلام شرایط ایده آل معرفی راه های پیشگیری نوین با توجه به مقتضیات روز درباره علل وقوع جرم را نداشته اند، این باشد که به عنوان مثال از زمان خلافت بنی امیه تا زمانی که حکام جور زمام دار مسلمین بوده اند نمی خواسته و نمی گذاشته اند احکام آموزشی هشداری و جزائی اسلام چنانچه خدا دستور داده، به مرحله اجرا در آید؛ زیرا ستمکاران و فرمانداران خودکامه با تعیین مجازات سخت به حکومت مستبدانه خود ادامه میداده اند و قوانین جزائی اسلام را برای اداره کشور به نوعی کنار گذاشته یا به نفع خود تفسیر و اجرا کرده اند و از فقیهان کمتر پیرامون موضوع استفاده نموده اند؛ اما اکنون که بحمد الله در ایران ما حکومت اسلامی استقرار یافته و مجلس شورای اسلامی میکوشد که قوانین را از منظر اسلامی به تصویب برساند و دولت ها را به اجرای آنها مکلف سازد، تحقیق در همه جوانب ضروری به نظر می رسد وقتی در اسلام سخن از مسئولیت دانا و برانت جاهل به میان می آید باید آن را با مقیاس دینی سنجید نه با معیار روز برای اینکه امروزه به ظاهر دانا فراوان است و علوم بشری بسیار مع ذلک در میان مردمی که خود را متمدن میدانند و بی سواد کم دارند و یا ندارند بزه کاری همچنان رو به فزونی است.