چکیده:
هدف اصلی این نوشتار، تحلیل مفهومی و بازخوانی ماهیت استعدادهای آدمی در پرتوی نقدهای وارد به آن در نظام آموزشی است. برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل تطبیقی و مفهومی بهره گرفته شد. یافتههای پژوهش نشان داد اقتضائات «نوع» انسانی بهویژه اقتضائات محتوایی کمتر موردتوجه شفلر قرارگرفته و افراز استعدادها به استعدادهای محوری و حاشیهای از سوی شفلر صورت نگرفته است. چنین به نظر میرسد، این دیدگاه در برخورد با استعدادهای متفاوت و گاه متعارض، دچار آشفتگی خواهد شد. همچنین عدم توجه به روی دیگر سکه استعداد، یعنی ناتوانی، باعث شده تا نگاه شفلری به استعداد، از واقعگرایی دور ماند و اختیار آدمی را نیز به حاشیه راند. بر این اساس، در نظام آموزشی بر احتیاط، انعطاف و پویایی در انتساب استعداد و بر ضرورت وجود موقعیتهای تعلیق تاکید میشود.
خلاصه ماشینی:
همچنین سند تحول بنیادین آموزش وپرورش یکی از ویژگیهای مدرسه مطلوب در افق ١٤٠٤ را برخورداری از ظرفیت پذیرش تفاوت - های فردی و توجه به کشف و شکوفایی استعدادهای متنوع فطری دانسته و در راستای تحقق این هدف به راهکارهای متعددی اشاره نموده است ١ (٢٠١١ ,Fundamental Revolution Document of education).
(Educational Regulations of Second Period of Secondary schools, 2016) علاوه بر موضوع استعدادسنجی و هدایت تحصیلی در نظام آموزشی، توجه به صاحبان استعدادهای برتر نیز در بسیاری از نظام های آموزشی کشورهای جهان موردتوجه قرارگرفته است (,Kazemi Haghighi ٢٠١٤).
درواقع ، دو پرسش ، خطوط اساسی این پژوهش را مشخص میسازند: ١) ارزیابی نقدهای وارد بر مفهوم شفلری استعداد، درستی و نادرستی کدام ها را نشان میدهد؟ و ٢) چه ملاحظاتی باید در نظر گرفت تا مفهومی با اتقان بیشتر از استعداد داشت ؟ رویکرد روشی در پاسخ به پرسش نخست مبنی بر شناسایی انتقادات وارد به مفهوم پردازی شفلر، از روش «تحلیل تطبیقی» و نیز «ارزیابی کفایت مفهومی» بهره گرفته شد.
وایت نیز در یکی از انتقادات خود، با تمرکز بر همین عدم تناسب مفهوم شفلر از استعداد با اوضاع رایج در زبان عادی مینویسد این گزاره که گفته میشود شخصی «یک پیانیست بالقوه است »، بدین معنای پیش پاافتاده نیست که در مسیر پیانیست شدن او مانعی نیست .
بر این اساس و از نگاه آگامبن ، طرح بحث استعداد منتفی خواهد بود و سخن گفتن از آن ، بدون توجه به مؤلفه منفی مندرج در آن ، نوعی خیال ورزی توهم آلود است که مبتنی بر واقعیت داشته ها و نداشته های فرد نیست .