چکیده:
دوره هخامنشی یکی از مهمترین ادوار تاریخی ایران بهشمار میرود. در این دوره کوروش و جانشینانش بزرگترین دولت متمرکز آن دوران را پدید آوردند که باوجود تنوع بسیار آن ازنظر فرهنگی و قومی با نظام اداری بسیار پیشرفتهای مدیریت میشد. هخامنشیان با سیاست تساهل و تسامح توانستند تمامی نواحی را با خود همراه کنند و ضمن اجازه حفظ هنر و فرهنگ بومی آنها، هنر و فرهنگ خود را نیز وارد کنند. این امپراتوری مدلی موفق از حکومتی چندملیتی بود که بینالنهرین، مصر، قفقاز، آسیای صغیر، و آسیای مرکزی را در بر میگرفت. کتاب بینالنهرین و ایران در دوران هخامنشی گزارشی است از سمینار یادواره ولادیمیر لوکونین که در سال 1997 م بهچاپ رسید. ترجمة فارسی این کتاب را سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها در سال 1389 منتشر کرد. اگرچه کتاب مذکور بهطور کلی مجموعه اطلاعات ارزشمندی دربارة دورة هخامنشی ارائه میدهد، همانند هر اثر علمی دیگری کاستیهایی دارد که در این مقاله بدانها پرداخته میشود. در یک جمعبندی کلی نقطه ضعف اصلی این کتاب را میتوان عدم انسجام و عدم ارتباط محتوای برخی از قسمتهای کتاب با عنوان آن دانست.
خلاصه ماشینی:
بهطور کلی آنچه امروزه در مطالعات دورة هخامنشی بایستی موردتوجه قرار گیرد بررسی و تحلیل آثار دوران هخامنشی در خارج از مرزهای کنونی ایران و بهتعبیردیگر در مناطق خارج از مرکز امپراتوری در پارس باستان است و در تدریس این درس نیز باید آثار و دادههای باستانشناسی از دوران هخامنشی در تمام مناطق اعم از آسیای مرکزی، قفقاز، آسیای صغیر، بینالنهرین و مصر بررسی و تحلیل شوند.
مقدمة کتاب حاوی چکیدة بسیار مفید و کاملی دربارة کلیت دورة هخامنشی و اشارهای مختصر به آثار این دوره در بینالنهرین و تأثیر هنر آشوریان در هنر هخامنشی است و یک دیدگاه کلی را درمورد این موضوع ارائه میدهد و انتظار میرود در مباحث بعدی کتاب بهصورت جزئیتری این موضوعات تحلیل و بررسی شوند، اما چنین نیست.
مقالة بعدی با عنوان بابل زیر سلطة هخامنشیان بهنوعی تنها بحث کاملا مرتبط با موضوع این کتاب است و شرح مختصری درمورد نحوة ورود هخامنشیان به بینالنهرین و مدارک مکتوب و دادههای باستانشناسی در این رابطه ارائه میدهد.
بهطور کلی این مقاله توضیحات کامل و جامعی درمورد هنر هخامنشی و تبار هخامنشیان ارائه میکند و نویسنده با شرح جزئیات و دقت خاصی به این موضوع پرداخته است و این مقاله را میتوان منبع مختصر و مفیدی دراینباره دانست، اما محتویات این مقاله ارتباط معناداری با موضوع کتاب ندارند؛ جز چندمورد اشاره به تأثیر هنر بینالنهرین در هنر پاسارگاد مطلب خاص دیگری دراینباره دیده نمیشود که آن هم مربوط به هنر بینالنهرین در دوران قبل از الحاق به امپراتوری هخامنشی است.