چکیده:
مقاله ی حاضر با هدف مطالعه تطبیقی شعر صائب تبریزی و میر عابد سیدای نسفی (نمایندگانی ازسبک هندی در ایران و تاجیکستان) در حوزه لفظ و معنا و تبیین اجمالی وجوه اشتراک و اختلاف آنها صورت گرفته است. این مقاله با محوریت متون موجود از آثار دو شاعر گرانمایه سبک هندی انجام شده و سندیت آن براساس متون تاریخ و ادبیات فارسی ایران و تاجیکستان، سبک شناسی، نقد ادبی و دیوان اشعار شاعران مذکوراست. در کنکاشی که بین آثار دو شاعر در مقام مقایسه انجام شد، این نتیجه به دست آمد که دوری و نزدیکی سخنوران، به مرکز و مهد زبان و وضعیت موجود جوامع و ملل و هنجارها و ناهنجاری های فرهنگی در رشد و ارتقای سبک ها بسیار موثر است. در انتها خواننده متوجه خواهد شدکه بلاغت و فصاحت زبانی دقیقا رابطه مستقیم با سطح آگاهی شاعر از زبان شعر و هنجارهای شعر و شاعری دارد و علایق را دگرگون کرده جهت می دهد.«ذوقیست جان فشانی یاران به اتفاق»
خلاصه ماشینی:
( سليماني ،1386 : مقدمه) صائب با استفاده از گردباد به آفرینش مضمون « دامن صحرای امکان » می پردازد: حاصل ما نيست غير از خارخار جستجو گرد باد دامن صحراي امكانيم ما (ج1/غ281/ب4) سيّداي نسفی با استفاده از کلمات باده،خواب و غفلت به آفرینش مضمون «موج باده ورگ خواب » می پردازد: ما با وجود قامت خم مست غفلتيم پيچيده موج باده به رگ هاي خواب ما (غ8/ب4) از ديگر خصوصيّات شعرصائب است كه گاهي افكار و لغات مربوط به اديان و رسوم هندوان را مي آورد: زنده مي سوزد براي مرده در هندوستان دل نمي سوزددراين كشوربه هم احباب را (ج1/غ13/ب6) يك جنبه مقايسه سبك هندي و مكتب باروك(Baroque) در مغرب زمين نيز از لحاظ ظهور استعارات و پيچيدگي معني و لفظ در اين دو شيوه است»( يوسفي، 292:1374 ) در شعر شاعر سبک هندی جهان و همه مظاهر طبيعت آنگونه كه او آنها را ديده و احساس كرده است و در ذهن پرورانده ظاهر مي شوند ؛ در حالي كه با يك عمق نگري خاص همراهند.
،نگارنده در یافت كه در حوزة ادبيات تطبيقي ايران و تاجيكستان كمتر كار شده است و سخنی از شاعر بلند آوازة تاجيك، مير عابد سيّداي نسفی،كه ازبزرگان سبك هندي درکشور تاجيكستان است ، کمتر به ميان آمده با اينكه از شاگردان ممتازو پیروان صائب تبريزي است و گلایه دارد که: سیدا بی قدر افتادست در ملک بخار تربیت سازند اورا طالب آمل شود (غ191/ب8) وی در شعر خود یکی از علل بی توجهی بزرگان درباررا ،زبان تندش می داند: از جویبار اهل کرم دست شسته ام تا داده اند آب زتیغ زبان مرا (غ97/ب4) نسفی در كليّات اشعار خود به هنر نمايي سرودن شهر آشوب ها در مورد 144 حرفه و بهاريّات در182 بيت پرداخته است.