چکیده:
زمانی طنز در اثر شاعر یا نویسنده به ظهور میرسد که در اندیشه او بنمایه هایی از تعهد و مسوولیت پذیری وجود داشته باشد. زیرا طنز واقعی به دور از نگرش نقادانه نسبت به امور، تحقق پیدا نمی کند و چنان که می دانیم نقد نیز خود جلوه ای از تعهد است. در ادبیات متعهد و معناگرای معاصر، طنز اخلاقی تر است از این رو کمتر به هزل و هجو و فکاهی نزدیک می شود و به ندرت با آنها در می آمیزد. اینجا حوزه دخالت طنزپرداز شامل مسایل فکری، اعتقادی و مذهبی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، ادبی و حتی اقتصادی نیز می شود. نگارنده در این مقاله سعی بر آن داشته که اقسام طنز را در ادبیات معاصر به اختصار مورد بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
به عبارت دیگر طنز روایتی واقعگراست که شکل و لحن واقعگرایانه ندارد، لذا ادبیّات طنز از والاترین مصادیق هنر متعهّد است زیرا در آن شاعر و نویسنده خود را فدای هنر خود میکند و هنرش را نیز دربست در خدمت جامعه و مردم قرارمي دهد.
آثار طنزآوران متعهّد در دو حوزه قابل بررسی است؛ نخست حوزة ادبیّات رسمی، که لحن و زبان فاخرتر و ارزش ادبی بالاتری دارد، دیگر حوزة طنز مطبوعاتی که صمیمیتر، خودمانیتر و به روزتر است، در حوزة ادبیّات ، شاعران و نویسندگانی چون سیّدحسن حسینی در مجموعههای «برادهها» و «نوشداروی طرح ژنریک» علیرضا قزوه در مجموعة «از نخلستان تا خیابان» قادر طهماسبی فرید در «پری شدگان» میداندار این عرصهاند.
اقسام طنز: 1- طنز ناظر برمسائل ادبي 2- طنز ناظربرمسائل تربيتي وخانوادگي 3- طنز ناظر بر برخي معتقدات وخرافات 4- طنز ناظر بر مسائل اجتماعي سياسي طنز ناظر بر مسائل ادبی : در ادبیات کهن فارسی به مقولة طنز توجّه جدّی نشده است اما از دورة مشروطه به بعد طنز، بویژه طنز سیاسی و اجتماعی رونق گرفت و جایگاه خاص خود را در ادبیّات ما پیدا کرد.
در ادبیات متعهّد نیز گاه طنز بستر و وسیلهای برای بیان نظرّیات شاعر دربارة ادبیّات است.
از جملة مسئولیّتهای شاعر متعهّد استفاده از حربة شعر در انتقاد از ناهنجاریها، نابسامانیها، کاستیها، و افراط و تفریطهای موجود در جامعه است و در این مسیر زبان طنز بهترین وسیله است.