چکیده:
این مقاله بحثی میانرشتهای بین فقه و زیباییشناسی است؛ در معنای عام خود معادل فلسفه هنر است و به بحث از هستی و چیستی زیبایی میپردازد. زیبایی غیر از پذیرش احکام هنری و زیباشناسانه، متعلق حکم فقهی نیز قرار میگیرد. یکی از موارد تعلق حکم فقهی به زیبایی مسئله مرجحات امامت جماعت در نماز جماعت است که در روایات و منابع فقهی با عنوان «صباحت وجه» و «زیبایی رخسار» بدان اشاره شده است. با تتبع فقهی و بررسی و اقوال فقها از قدما تا متاخرین، مقاله حاضر مسئله را از منظر صدر المتالهین در باب زیبایی بررسی و کمال زیبایی ظاهری از منظر صدرا تثبیت میکند و با استفاده از استشهاد صدرا به همین فرع فقهی در آثارش برای کمال بودن زیبایی، پیوندی قابلاعتنا در مناسبات فقه و زیباییشناسی برقرار و ثمراتی در فقه برای آن بیان میکند.
خلاصه ماشینی:
نکته مهم آنکه ایشان در ذکری پس از ذکر قائلان به قید مذکور و تعلیل محقق بر عدم اولویت در معتبر و تعلیل علامه در مختلف بر ثبوت ملاک اولویت و نظر بعض عامه در مسئله و اشاره به تفسیر احسن الذکر بودن برای اصبحیت، خود برای ترجیح تفسیر احسن ذکرا میفرمایند: «قلت: و یمکن ان یحتج علیه بقول امیر المومنین علیهالسلام فی عهد الاشتر و انما یستدل علی الصالحین بما یجری الله لهم علی السن عباده» (شریف رضی، 1389، ص 427) و شهید قول علوی در نهج البلاغه را مؤید بر معنای أحسن ذکرا دانستهاند (عاملی (شهید اول)، 1419، ج 4، ص 418- 419).
ابن فهد حلی نیز در الموجز الحاوی مانند شهید اول اصبحیت را مترددا بین وجه و ذکر بیان نمودهاند (حلی جمالالدین، 1409، الموجز الحاوی ص 112)، اما در کتاب دیگر قید اصبحیت را ذکر فرمودهاند: «فالاصبح وجها و عرضاً و لو تعارضا قدم الثانی» (همو، 1409، المحرر فی الفتوی، ص 168) که علیالظاهر قید (عرضاً) از بابت اشتباه در نسخه یا چاپ است و احتمال دارد مراد از آن همان واژه (ذکرا) باشد که با سیاق فضای انظار آن زمان هم سازگار است.
(عاملی، 1411، ج 4، ص 360 – 361) مجلسی اول در دو اثر خود به مطلب اشاره نمودهاند؛ ایشان ابتدا در تعلیل برای اولویت اصبحیت، غالبی بودن دلالت صباحت وجه را بر حسن سر و باطن بیان میکند و سپس تفسیر احسن ذکرا را با عنوان «و قیل» مطرح مینمایند که مشعر به ضعف است (اصفهانی (مجلسی اول)، 1406، ج 2، ص 489).