چکیده:
لازمه تحقق توسعه همه جانبه و پایدار، توجه و تاکید بر مشارکت اجتماعی به عنوان ابزار و هدف توسعه است. با این دیدگاه، در این مقاله به بررسی عوامل موثر بر مشارکت اجتماعی در شهرستان خواف، با توجه به شرایط خاص آن، پرداخته شده است. این عوامل عبارت اند از: سن، مذهب، تحصیلات، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، عام گرایی، آینده گرایی، سنت گرایی و احساس بی قدرتی. در چهارچوب نظری پژوهش از آرای دورکیم، پارسونز، راجرز، اولسن، دال، اینگلهارت، دوز و لیپست استفاده شده است. روش تحقیق این پژوهش از نوع پیمایشی بوده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونه گیری چندمرحله ای به دست آمده اند. جامعه آماری، شامل جمعیت فعال شهرستان خواف، یعنی 55405 نفر است. از این تعداد 380 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تحلیل واریانس، رگرسیون چندمتغیره، مدل تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که میانگین مشارکت اجتماعی پاسخگویان در حد متوسط است و متغیرهای استفاده شده در این تحقیق توانسته اند 31% از واریانس متغیر وابسته را تبیین کنند. از بین عوامل موثر بر مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و تحصیلات بیشترین تاثیر و مذهب و احساس بی قدرتی کم ترین تاثیر را داشته اند. در این تحقیق تاثیر اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، عام گرایی، آینده گرایی و سنت گرایی بر مشارکت اجتماعی، معنادار بوده و تاثیر سن، مذهب و احساس بی قدرتی بر مشارکت اجتماعی معنادار نبوده است. همچنین، در مدل تحلیل مسیر که با نرم افزار لیزرل رسم شده است، آثار مستقیم و غیرمستقیم اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، عام گرایی، آینده گرایی، سنت گرایی و تحصیلات توانسته اند40% از تغییرات مشارکت اجتماعی را تبیین کنند.
خلاصه ماشینی:
, 2008) در یک مطالعه رابطه بین مشارکت اجتماعی و سلامت را با متغیرهای سن و جنس در کره جنوبی بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که برای هر دو جنس سلامت رابطهای قوی با سطوح مشارکت اجتماعی در تمام گروههای سنی داشته است و تأثیر مشارکت اجتماعی بر سلامت با افزایش سن، افزایش یافته است؛ به گونهای که سلامت زنان سالخوردهای که در بیش از دو فعالیت مشارکت داشتند، بیش از دو برابر زنانی بوده است که در هیچ فعالیتی مشارکت نمیکردند.
غفاری (1380) در تحقیق خود به این نتیجه رسیده است که رابطه معناداری بین متغیرهای مستقل خاصگرایی، تمایل به همکاری گروهی، میل به پیشرفت، بیگانگی اجتماعی، استبدادپذیری، خوداتکایی، طایفهگرایی، نوگرایی، میزان دارایی خانوار، تحصیلات، مجموعه سالهای تحصیلی در خانواده، نوع فعالیت شغلی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، رضایت از دولت و امکانات توسعهای روستاها با متغیر وابسته تحقیق یعنی میزان مشارکت اجتماعی و اقتصادی وجود دارد.
نتایج تحقیق علیپور، زاهدی و شیانی (1388) نشان میدهد که بین اعتماد اجتماعی در سه شکل متفاوت آن، یعنی اعتماد فردی، تعمیمیافته و نهادی و مشارکت اجتماعی سازمانیافته، رابطۀ معناداری وجود دارد؛ گرچه میزان و جهت تأثیرگذاری این رابطه در هر مورد متفاوت است.
رابطه مشارکت اجتماعی با اعتماد اجتماعی، عامگرایی، آیندهگرایی، سنتگرایی، احساس بیقدرتی و انسجام اجتماعی با توجه به اینکه همه این متغیرها با استفاده از طیف لیکرت سنجیده شدهاند، برای بررسی رابطه آنها با مشارکت اجتماعی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.
با توجه به اینکه در این تحقیق بین انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی رابطه وجود داشته است، پیشنهاد میشود برای افزایش انسجام اجتماعی، اقدامهایی انجام شود.