چکیده:
این خیابان سرعتگیر ندارد اثری داستانی است که پیرنگ آن بر بستر دغدغهها و تقلاهای زنی برای به چنگ آوردن و حفظ استقلال شخصی خود گسترده شده است. این تلاش و تقلاها، همانطورکه میتوان حدس زد، در رابطه یا مواجهه با دیگری "مرد" یا "فضای مردانه" گشوده میشود. در این نوشتار با تکیه بر مفاهیم نظری و شیوة تحلیل روایی ملهم از نگاه باختینی، برآنیم تا نشان دهیم که اولا، در این داستان نه یک دیگری، بلکه سه دیگری و در سه ساحت حضور دارند و ثانیا، با وجود نثر نسبتا روان و گیرای داستان و نیز اقبال مخاطبان به آن، رابطه یا مواجهه با دیگریهای چندلایه، مخدوش و غیرگفتگویی است. معضل اخیر نهفقط به مولفههای غیرگفتگویی، در رابطة مشخص با "دیگری" بازمیگردد، بلکه نوع فضاسازیها و نیز نقصانهای زبانی، ساختمان داستان را از ساختاری رمانوار و نگاه گفتگویی جامعهشناسی آگاهیها (در جهان داستانی بهمثابه جهان اجتماعی) دور میکند.
خلاصه ماشینی:
ایـن 16 لجاجت را در سوی دیگر ماجرا ــ در رفتار و سخن شهره ــ نیـز بارهـا و بارهـا مـیبینـیم ؛ گـویی شهرۀ قصه نیز، پیشاپیش ، به دیگری مرد و شاید هر دیگری متباینی میگوید خفـه شـو، چـرا کـه گویی هیچکس قرار نیست "زبان پاسخگویی" داشته باشد: تنها ایده ای که ، البته با تبدیل بـه یـک صلبیت ، چونان روح پدر بر فراز این روایت ، سایه انداخته است .
در اینجـا، صرفا به منظور نگاهی تکمیلی به آن نوع گشایش ، باید گفـت کـه بـه نظـر مـیرسـد اگـر جریـان رمان نویسی معاصر کرمانشاه را در سه نقطۀ عطف شناخته شدۀ آن ــ یعنی انتشار شوهر آهوخـانم افغانی در ابتدای دهۀ چهل ، انتشار آثار درویشیان و یاقوتی در دهـۀ پنجـاه و انتشـار ایـن خیابـان سرعت گیر ندارد در دهۀ نود ــ پیش چشم داشته باشیم ، آنگاه باید گفت که به نظـر مـیرسـد در هر سه قلمرو، نه تنها شخصیت ها یـا تیـپ هـای داسـتانی بـه روابطـی گفتگـویی بـا یکـدیگر نائـل نمیشوند، بلکه مؤلف ـراویان دچار نوعی "ابژگی آموختـه شـده " در برابـر دیگـری اعظـم تهـران و هم زمان ، نوعی "سوژگی انتزاعی" در برابر کرمانشاه هستند.
١ این چیزی است که در این مقالـه ، بـا تمرکز صرف بر این خیابان سرعت گیر ندارد شاهد آن بـودیم و روشـن اسـت کـه تحلیـل شـرایط اجتماعی بازتولیدکنندۀ این اسلوب مستمر پرداخت داسـتانی، خـارج از حیطـۀ ایـن مقالـه اسـت ؛ چراکه هدف مشخص مقالۀ حاضر، تحلیل متنی رمان مورد بحث از نگـاهی بـاختینی و متکـی بـر اهداف جامعه شناسی تأملی آگاهیها در جهان داستانی (البته به مثابه جهانی اجتماعی) بوده است .