خلاصه ماشینی:
این مقاله نظریههای فلسفی و جامعه شناختی را دربارهی این که طنز ارتباطی با مبارزهی بی-خشونت دارد یا خیر، بررسی میکند و با آوردن شواهد از جوامع گوناگون از جمله جنبش آتپور (Otper) در صربستان که در آن فعالیتهای طنزگونه بخشی از استراتژی «آتپورها» برای سرنگون کردن قدرتهای استبدادی حاکم را تشکیل میداد، نشان میدهد و اینکه طنز میتواند سلاحی کارآ و بدون خونریزی در این راه باشد.
این نویسنده ابتدا اشاراتی به پیشینهی پژوهش و کارهای محققان دیگر در این زمینه اشاره میکند و سپس نظرات خود را در این مورد بیان میکند: سلسله پژوهشهای جین شارپ (استاد فلسفهی دانشگاه آکسفورد) با عنوان سیاست جنبش بیخشونت که شاید مهم ترین اثر تئوریک در این زمینه باشد، دارای بخشی است که کارهای هنری طنز مثل نمایشهای عروسکی و خیمهشببازی با مضامین کمدی را به عنوان یکی از روشهای مبارزه مطرح میکند.