چکیده:
هدف: هدف محققان در پژوهش حاضر بررسی و پاسخ به این سوالات بود که آیا برخی پیمانها و معاهدات صلحآمیز بینالمللی که پیش روی جمهوری اسلامی قرار دارند، فرصتاند یا چالش؟ و چگونه میتوان چالشها و فرصتهای مذاکرات با دشمنان را مدیریت کرد؟ روش: این مطالعه چارچوبهای صلح در اسلام را تبیین کرده و به همین منظور از تجارب تاریخی پیمانهای صلح حاکمان معصوم در صدر اسلام و شواهد قرآنی و فقهی بهره برده است. یافتهها: بررسیها نشان داد اسلام در بحرانهای جنگ و صلح، برای رهبری جامعه اسلامی جایگاه مهمی قایل شده و برای کنترل فرصتها و تهدیدهای مذاکرات صلحآمیز دستور داده است مسلمانان به رهبری جامعه مراجعه کنند. نتیجهگیری: اگر در جامعه اسلامی روحیه جهاد و مقاومت حاکم شود و مذاکرات صلح با اراده حاکم مسلمین انجام گیرد، برای جامعه اسلامی فرصت محسوب میشود؛ ولی این قبیل مذاکرات اگر توسط مردم بر حاکم اسلامی تحمیل شود، جامعه را با تهدید مواجه میکند.