چکیده:
حمایتهای بینظیر امریکا در تشکیل و تداوم حیات رژیم صهیونیستی باعث شده است تا اکثر پژوهشگران مسائل بینالمللی، روابط امریکا با این رژیم را با تعابیری ازقبیل روابط خاص و راهبردی عنوان نمایند. بهرسمیتشناختهشدن رژیم صهیونیستی ازسوی ترومن، رئیسجمهور وقت امریکا، تنها پس از 11 دقیقه از اعلام تاسیس رژیم صهیونیستی، اوج حمایت دیپلماتیک دولت امریکا از این رژیم محسوب میشود. پس از تشکیل نیز، حمایتهای دولت امریکا از این رژیم بهتدریج در ابعاد مختلف اقتصادی، نظامی، سیاسی و امنیتی گسترش یافت؛ بهگونهایکه اگر حمایتهای امریکا نبود، امکان ازبینرفتن این رژیم در همان اوایل تاسیس وجود داشت. برایناساس، این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی بهدنبال ارائه الگویی برای چگونگی بررسی و ارزیابی روابط امریکا و رژیم صهیونیستی است. درواقع، این الگو در پاسخ به فهم درست از چرایی حمایتهای امریکا از رژیم صهیونیستی مطرح شده است. لذا استدلال اصلی این مقاله ـ برخلاف بسیاری دیگر از پژوهشگران که بر تکبعدیبودن علت این مسئله تاکید دارند ـ این است که شناخت الگوی حمایت امریکا از رژیم صهیونیستی با ترکیب سه متغیر «نفوذ لابیهای صهیونیستی بر فرایند سیاستگذاری امریکا»، «منافع راهبردی مشترک» و بالاخره «زمینههای تاریخی و فرهنگی مشترک» میسر میشود.
خلاصه ماشینی:
لذا استدلال اصلي اين مقاله ـ برخلاف بسياري ديگر از پژوهشگران که بر تک بعدي بودن علت اين مسئله تأکيد دارند ـ اين است که شناخت الگوي حمايت امريکا از رژيم صهيونيستي با ترکيب سه متغير «نفوذ لابيهاي صهيونيستي بر فرايند سياست گذاري امريکا»، «منافع راهبردي مشترک» و بالاخره «زمينه هاي تاريخي و فرهنگي مشترک» ميسر ميشود.
متغير «زمينه هاي تاريخي و فرهنگي مشترک» نيز به عنوان يکي ديگر از عوامل اصلي در تعميق روابط امريکا و رژيم صهيونيستي برمبناي نظريه سازه انگاري قابل ارزيابي است .
The New York Times مسيحي امريکا و ديگري قابليت هاي ويژه يهوديان در امريکا که زمينه مناسبي براي لابيگري آنها فراهم کرده است (قنبرلو، ١٣٨٧: ١٥١)؛ اما عامل اصلي نفوذ و قدرت يابي لابيها يهودي امريکا، برمبناي درک سياست گذاران اين رژيم شکل گرفته است ؛ چراکه از ابتداي تأسيس رژيم صهيونيستي، يکي از انواع راهبردهاي خاص موردنظر رهبران يهود، تکيه بر يک قدرت قوي خارجي بود.
اين لابيها با ادراکسازي عليه برنامه هسته اي ايران ، از ايران به عنوان تهديدي وجودي براي امنيت رژيم صهيونيستي ياد کرده و تقويت روابط و همکاريهاي رژيم صهيونيستي ـ امريکا را عاملي براي کنترل آن دانسته اند (٢٠١٥ ,Hadassah)، اما درميان گروه هاي رسمي که نقش آن بسيار در سياست خارجي امريکا به خصوص در منطقه غرب آسيا، حائز اهميت است ، «کميته امور عمومي امريکا ـ اسرائيل » (آيپک ) مهم ترين و قوي ترين آنها محسوب ميشود (جعفري، ١٣٨٩: ٩٨).
com/magazine/2018/06/18/donald-trumps-new-world- order - Foreign Policy.