چکیده:
تجدید بنا یکی از موضوعات مهم در مسائل مذهبی به شمار میرود. مهمترین تجدید بنایی که اباضیه معاصر انجام دادند و البته در آن هم بسیار موفقبودند، بحث اتهامزدایی است. اباضیان هنگامی که با اتهامهایی از طرف مذاهب یا شخصیتها روبهرو شدند، برای ادامه حیات خود در جهان اسلام ناچار شدند دامان خود را از اینگونه اتهامات پاک و منزه کنند. این مقاله با رویکرد توصیفیـتحلیلی عهدهدار است به سه اتهام مهم مهم بپردازد و سخنان اباضیه در رد این اتهامات را تبیین کند: ۱. انتساب اباضیه به خوارج،
۲. روحیه خشونتطلبی و ۳. کراهت از صحابه. گفتنی است این اتهامات بسیار موجب آزردهخاطرشدن اباضیه شده است.
خلاصه ماشینی:
اولویت اباضیه در مبحث اتهامزدایی انتساب آنان به خوارج و سپس اتهامات دیگر از قبیل اتهام کراهت از صحابه و ضدیت با صلح است.
تفاوتها آنقدر زیاد و آشکار است که جابر بنزید، امام اباضیه، خوارج را در مورد حلالدانستن خون مخالفان و مشرکخواندن آنان نصیحت میکند و آنان را از این عمل برحذر میدارد (درجینی، بیتا: 2/208ـ209؛ وهیبی، 2006: 74؛ مسقری، 2008: 120).
ز) در شرح حال خوارج روشن است که آنان همواره در حال جنگ و خونریزیبودند؛ اما اباضیه با توجه به علم و دانشی که داشتند در حال خدمت به اسلامبودند و اولین فرقهایبودند که به تدوین حدیث روی آوردند؛ زیرا جابر بنزید، امام اباضیه در دیوانی که به او منسوب است، احادیث و اقوال صحابه را گرد آورد؛ اما در سوی مقابل، خوارج به ریختن خون بیگناهان و ناامنکردن راهها و مهمتر از همه آنکه به تعطیل احکام و حدود الهی شهرت داشتند و در متون قدیمی، فردی از خوارج یافت نمیشود که کتابی تألیف کرده باشد و به نام او و خوارج ثبت و ضبط باشد (ناصر، 1992: 151؛ وهیبی، 2006: 85).
ک: عینی، بیتا: 10/202؛ بخاری، 1400: 7/174؛ حاکم نیشابوری، 1990: 3/191؛ ترمذی، 1983: 3/339) بر این باورند که اصحاب پیامبر(ص) همگی عادلاند و اقوال و اعمال ایشان حجت است؛ اما اباضیه اگرچه روایات عدالت صحابه را میپذیرند و به صحابه استناد میجویند، به صحابه انتقاد میکنند؛ مانند انتقادهایی که بر عثمان و امام علی(ع) روا میدارند.