چکیده:
در میان شاعران معاصر عرب، احمد مطر از لحاظ شعرهای زیادی که با درونمایه اعتراض سروده به چهرهای شاخص و پیشرو بدل شده است. در میان شاعران ایرانی نیز علیرضا قزوه یکی از پیشروان اصلی جریان شعر اعتراض در ادبیات معاصر به شمار میرود. بررسی شعر این دو شاعر حاکی است که اشعار اعتراضی آنان عمدتا در دو جهت سیاسی و اجتماعی است. البته لبه تیز تیغ اعتراضهای شعری احمد مطر علیه حاکمان عرب بوده، بیشتر اعتراضهایش سیاسی است حال اینکه اعتراضات قزوه بیشتر جنبه اجتماعی دارد. اعتراض نسبت به فقر و بیعدالتی، فراموش شدن مساله فلسطین، غفلت و بیخبری جامعه، ظلم و ستم دولتهای استکباری، فراموش شدن ارزشهای دینی و ملی از درونمایههای اعتراضی مشترک بین دو شاعر است.
خلاصه ماشینی:
سان گلاسه / کافه گلاسه / کاپوچينو و بستنيهاي هفت رنگ ايتاليايي/ کفارة اين همه غفلتمان بود!!» (قزوه ،١٣٩٠: ٤٨) شاعر نتيجه غرق شدن مردم را در روزمرگي، غفلت و فراموشي ارزشها ميداند: اين روزها مردم را با هوشيار و بيدار خواب ميکنند!/ خنـده و چشـمبندي/ شـوهاي تالار وحدت / هنرمندان فخرفروش / خدا کند «روايت فتح » را فراموش نکنيم / امسـال در جلوي «امجديه »کوررنگي بيداد ميکرد/ امسال همه چيز را/ يا آبي ديديم يا قرمـز/ امسال هم انصافهاي ما حسابي چرت زد/ امسال وجدانهاي ما آنفلوآنزا گرفت / امسال تاکسيها به پاهاي قطع شده / با دنده چهار احترام گذاشتند٦ (قزوه ،١٣٩٠: ٥٤) يکي از تفاوتهاي شعر اعتراضي قزوه با شعر احمد مطر اينجا آشکار ميشود؛ زيرا که در سروده هاي قزوه شاعري را ميبينيم که در برابر رشد رفاه طلبي، رواج مظاهر مدرنيته و غربزدگي، گرايش به اشرافيت و کمرنگ شدن ارزشها لب به اعتراض ميگشايد حال اينکه در شعر مطر، علت غفلت مردم مظاهر مدرنيته نيست بلکه سياستهاي مغرضانۀ حکام و جهل خود مردم جامعه است که موجبات غفلت را سبب شده است : کلما حل الظلام / جدتي تروي الاساطير لنا/ حتي ننام / جدتي معجبـه جـدا/ بأسـلوب النظام !» (مطر، ٢٠٠٨: ١٥٧) ترجمه : هر وقت تاريکي شب فرا ميرسد مادربزرگم برايمان قصه تعريف ميکند تـا اينکه به خواب فرو رويم .
احمد مطر در اين شعر، اعتراض خود را متوجه شعر و شاعراني کرده است که سروده هايشان در خدمت مردم و دغدغه هاي آنان نيست و همچنين از شاعر و اشعاري انتقاد ميکند که مردم را به انقلاب و اعتراض دعوت نميکنند.