چکیده:
نوبواکینوتوهارا عربشناس مشهور ژاپنی و استاد ادبیات عرب در دانشگاه توکیو تاکنون آثار بسیاری از نویسندگان معاصر عرب را به زبان ژاپنی ترجمه کرده است.از جملهء این آثار که عمدتا به ادبیات داستانی عرب تعلق دارد میتوان به ترجمهء قصهء عائد الی حیفا از هنرمند شهید فلسطینی غسان کنفانی و العسکری الاسود نوشتهء یوسف ادریس،و الارض نوشتهء عبد الرحمن الشرقاوی،و دومة و دحامد اثر طیب صالح و سنة ایام اثر حلیم برکات و داستانهای پراکندهای از یحیی طاهر عبد الله و علی زینالعابدین و دیگران،اشاره کرد.وی همچنین در ترجمه و تألیف سلسله آثاری دربارهء شخصیت مصر،و اسلام در ادبیات یوسف ادریس،و الایام و الادیب اثر طه حسین مشارکت داشته است.علاوه بر این آثار، وی مقالات متعددی در مجلات و نشریات ژاپنی پیرامون مسئلهء فلسطین و آثار غسان کنفانی و اقامت در سرزمینهای عربی نوشته است.یک مقالهء تحقیقی از نوتوهارا به زبان انگلیسی پیرامون مفردات لفظ «الماء»در صحرای سوریه نیز انتشار یافته است. آنچه در زیر میخوانید ترجمهء گفتوگویی است که شاعر سوری و فیق خنسه با وی در توکیو انجام داده است.نوتوهارا در این گفتوگو پیرامون مسائل متعددی همچون خاورشناسی در ژاپن و اروپا و ریشهء خاورشناسی در ژاپن،ادبیات داستانی معاصر ژاپن، بحران قصهء کوتاه در ژاپن،مقایسهء شعر عرب و شعر ژاپن،ویژگیهای هایکو و تانکا،سانسور و آزادی نویسنده و...به تفصیل سخن گفته است.
خلاصه ماشینی:
"البته ژاپن برای یک دورهء طولانی به نفت و به تبع آن به کشورهای عربی تولید کنندهء نفت،توجه خاصی داشت و از اینرو در این دوره تعداد کسانی که به یادگرفتن زبان عربی روی آوردند،فزونی یافت اما این توجه بکلی پس از آنکه نفت، اهمیت اولیهء خود را از دست داد،فروکش کرد.
نظر شما دربارهء جریان عربشناسی در ژاپن چیست؟ -سعی میکنم که به این سئوال جواب بدهم اما نمیدانم که برای یک چنین مصاحبهای این جواب کافی خواهد بود یا نه به هر حال باید بر سه نقطه اساسی تکیه کنم: الف-ما به تدریج متوجه مسئله شدیم.
قبل از آنکه صحبت را دربارهء مشکل فروش کتاب در ژاپن ادامه بدهیم بد نیست برای ما شمهای از وضع جایزههای ادبی در ژاپن بخصوص جایزههای مربوط به رمان و قصه،بازگو کنید و از ماهیت این جوایز و نقش آنها در زمینهء ارتباط نویسنده و خواننده بگویید.
پیش از آنکه به شعر بپردازیم میخواهم بپرسم که آیا به نظر شما رمان در عصر«شووا»به سطح رمان جهانی رسیده است یا خیر؟ -من در این زمینه یک منتقد متخصص نیستم اما قضیه را بیانقطاع پیگیری میکنم.
اما به عنوان مثال معیار این عالیبودن و برتری برای نویسندهای مثل داستایوسکی چیست؟آیا موضع اوست؟خود نویسنده است؟هنر است یا تأثیرگذاری عمیق هنر؟یا لذت و زیباییای که به شناخت ما از زندگی عمق و وسعت میبخشد؟من وقتی که نمونههای خوب از قصههای کوتاه نویسندگان عربی همچون یوسف ادریس یا طیب صالح یا دیگرانی که در سطح خوبی مینویسند،میخوانم میبینم که به این معنی در سطح بالا یا سطح جهانی قرار دارند و از جاذبهء خوبی برخوردارند."