چکیده:
طی قرنها، دو موضوع حقوق بشر و محیطزیست در بستر زمان در ذهن بشر بهصورتی جداگانه و ضعیف مطرح بودهاند. دوموضوع، با تاسیس سازمانهای بینالمللی در دستورکار آنها قرار گرفته و باگنجانده شدن در هنجارهای جدید، دچار تحول بیسابقهای شدند. انجام تحقیقات و گسترش اندیشه بشری باعث روشنترشدن ابعاد رابطه انکارناپذیر و ناگسستنی بین آندو گردید و جایی در اسناد حقوقی بینالمللی و احکام قضایی دادگاه های ملی و بینالمللی چون دادگاه اروپایی حقوق بشر و دیوان بینالمللی کیفری باز کرد. هرچند شناسایی رابطه بین حقوق بشر و محیطزیست و قضاوت پیرامون آن درمرحله آغازین خود بسر می برد، پیشبینی میشود که سیاستمداران فعال درگوشهوکنار جهان چارهای جز بهرسمیت شناختن این رابطه و نادیدهگرفتن مرزهای سیاسی ندارند. باوجود پیچیدگیهای ذاتی این رابطه، دیپلماتها باید با گفتگو، تحقیق و بررسی بیشتر در گردهماییهای بینالمللی نظیر شورای حقوق بشر و مجامع محیطزیستی و با کنارگذاردن ملاحظات سیاسی، حقوق انسانی مربوط به محیطزیست همچون حق استفاده همگان از محیطزیست سالم با همه ویژگیهای آن را تعریف و برسمیت بشناسند.
The two concepts of "human rights" and "environment" were poorly matters of concern to human-being over the past centuries. The peoples' growing concerns led to the establishment of discrete institutions and adoption of plenty of relevant national, regional and international declarations, legally-binding instruments and regulations for their protection and promotion in recent decades. The ongoing processes and studies disclosed inalienable and undeniable nexus between the two concepts and affected/will affect the rulings of the courts, such as: European Court on Human Rights and International Criminal Court. Although the identification of nexus between human rights and environment is at its preliminary stages, it is predicted that the responsible politicians across the globe have no choice, but to recognize the nexus, while turning a blind eye on the political borders. Despite the complexities therein, it is incumbent upon the diplomats to define further and recognize the environmental-related human rights, such as peoples' right to healthy environment through research and dialogue in international forums, such as: Human Rights Council and environmental gatherings.
خلاصه ماشینی:
وفق مفاد اعلاميه ١٩٧٢ (١٣٥١) استکهلم ، انسان از حق بنيادين آزادي، برابري و شرايط مناسب زندگي در محيطي که کيفيت آن امکان زندگي با کرامت و سعادتمند را فراهم کرده باشد برخوردار بوده و مسئوليت جدي حفاظت و بهبود محيط زيست براي نسل هاي حاضر و آينده را به عهده دارد ( Stockholm Declaration, Principle One).
Convention on the Rights of Persons with Disabilities رابطه بين حقوق بشر و محيط زيست در پرتو تحول در روابط بين الملل /١٣١ حقوق بشري وجود دارد و با گذشت زمان و تحول در اسناد ملي و بين المللي حقوق بشري بر شمار اشاره ها افزوده شده است .
در گزارش يادشده ، با اشاره به راي دادگاه حقوق بشر اروپا درمورد قربانيان رانش زمين درشهر تيرنوز قفقاز١، آمده که دولت عامل واقعه نبوده اما مسئول است که با انجام اقدام هايي ازجمله وضع مقررات مناسب براي جلوگيري ازتهديد «حق حيات » در برابر بلايايطبيعي و فعاليت هاي انساني خطرناک مبادرت ورزد ( :٢٠١٦ ,Knox Report ١٠).
بدين ترتيب ، به نظر ميرسد رسيدگي دادگاه به دعاوي مربوط به محيط زيست به اين دليل صورت گرفته که رعايت نشدن ملاحظات محيط زيستي ميتواند منجر به تحليل رفتن ديگر حقوق شهروندان شود و ازاين رو بهتر است درحد ممکن رعايت شده و درهنگام صدور احکام مورد توجه قضات باشد.
Arsenault, Chris (2016), Report entitled: ‘Landless Cambodian farmers look to International Criminal Court for justice’, available at: رابطه بين حقوق بشر و محيط زيست در پرتو تحول در روابط بين الملل /١٥٩ https://www.