چکیده:
در سالهای اخیر روند روبه رشدی در بهرهبرداری از مفاهیم برندسازی ملی ایجاد شده است. تمرکز اصلی آن تلاشها بر ایجاد تمایز و جذابیت در کلاس جهانی است که قدرتمند و منحصربهفرد باشد تا برای اهداف مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مورد بهرهبرداری قرار گیرد. این وظیفه را از وظایف مدرن دولتها در قرن بیست و یکم میدانند که بهدلایل مختلف در کشور ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس مقاله پیشرو به مفهومپردازی پیامدهای طراحی و توسعه هویت برند ملی و اجرای برنامههای برندیابی برای جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش مصاحبه پژوهش کیفی بوده است. بر این اساس با بهرهگیری از تکنیک گلوله برفی (و بهصورت هدفمند) از یازده متخصص در حوزههای علومسیاسی، مدیریت و اقتصاد، مصاحبه عمیق نیمهساختارمند بهعمل آمد. مصاحبهها تا دستیابی به اشباعنظری پیش رفت، سپس دادهها کدگذاری و مفاهیم و مقولهها شناسایی شدند. علاوهبرآن متون مرتبط داخلی و خارجی از پایگاههای داده معتبر تا سالهای 2018 بررسی و یافتهها با دادههای اولیه بهدست آمده از مصاحبهها ترکیب شد. یافتهها حاکی از آن است که بنابر دلایل متعدد، میبایست گفتمان برندیابیملی در اولویت برنامههای کشور قرارگیرد، چرا که علاوهبر اجبار ناشی از توسعه فضای رقابت در جذب گردشگران، سرمایهگذاران، نخبههای علمی و ...، ضرورت بازسازی برند ملی با هدف رفع کلیشههای منفی (بهدلیل تلاش رسانهای نظام سلطه) از اهمیت دوچندانی برخوردار شده است.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اهمیت موضوع، این مقاله درصدد است به مفهومپردازی و بررسی پیامدهای برندسازی ملی با تأکید بر ابعاد سیاسی و اقتصادی برای جمهوری اسلامی ایران بپردازد.
مقاله پس از ارائه یک چهارچوب نظری پیرامون نسبت قدرت نرم، دیپلماسیعمومی و برند سازی ملی و بررسی ابعاد نظری این موضوع در سایر گزارش دفتر مطالعات فرهنگی مرکز پژوهش های مجلس از داده های سازمان جهانی گردشگری، شورای جهانی سفر و گردشگری در سال های 2014 و 2015 و همچنین گزارش های داخلی از جمله گزارش مرکز آمار ایران استخراج شده است.
در راستای توسعه جذب گردشگران بینالمللی، یافتههای این پژوهش نشان داده است که برندسازی ملی میبایست مورد بهرهبرداری جدی مدیران و متصدیان حوزه گردشگری قرار گیرد.
نتیجهگیری این مقاله حول نسبت خاستگاههای برندسازیملی ازجمله قدرتنرم و دیپلماسیعمومی با پیامدها و ضرورتهای برندسازی هوشمندانه ملی برای ارتقای جایگاه کشور در اقتصاد جهانی و روابط بینالملل به رشته تحریر درآمده است.
این مسئله از یکجهت نقش دولت و سیاست و سیاستخارجی دول، بهویژه رفتار دیپلماتها را در پویایی برندهایملی نشان میدهد و از جهات دیگر بهبود برندملی میتواند فعالیت دیپلماتها را در بعد دیپلماسیعمومی متاثر ساخته و نقش پیشرانی موثر را ایفا نماید، بنابراین میتوان گفت که برندسازیملی از یکسو محصول قدرتنرم و دیپلماسیعمومی قدرتمند و هوشمند است و از سوی دیگر میتواند موجب تقویت قدرتنرم و افزایش سطح مشارکت کشور در اقتصاد جهانی و روابط بینالملل را فراهم آورد.