چکیده:
در متون عرفانی فارسی بارها به داستان لیلی و مجنون استناد شده است. چرایی این موضوع و تبیین کارکردهای عرفانی داستان، مسئلة این تحقیق است. نتایج پژوهش نشان میدهد حاکمیت عشق عذری بر روابط عاشق و معشوق و تناسب داستان با مضامین عشق حقیقی از مهمترین علتهای گرایش عارفان به این داستان بوده است. همچنین توجیه عشق زمینی و تبیین مضامین عرفان عاشقانه دو کارکرد اصلی داستان است. در متون عرفانی فارسی با استفاده از داستان منظور، عشق زمینی به سه شیوه توجیه شده است: مقدمة عشق حقیقی، لبس، تجلی حق در مظاهر. افزونبر این، در متون عرفانی مضامینی مانند عقلگریزی، توجیه شطحگویی عارفان، اتحاد و استغراق و فنای عاشق، نفی خودبینی و خودخواهی، مقام رضا و بوشناسی با استفاده از حوادث داستان لیلی و مجنون طرح و تبیین شده است. عارفان به این منظور گاهی از کلیت داستان و گاهی از حوادث آن استفاده کردهاند. در مورد اخیر نیز گاهی حوادث مشهور داستان را ذکر کردهاند و گاهی خود ماجراهایی ابداع کرده و به قهرمانان داستان نسبت دادهاند.
The story of Lili and Majnoon has been frequently referred to in the explanation
of mystical elements in Persian literature. The present study aims at
investigating the reason and the mystical functions of the story. The results of
this research showed that Ozra’s sovereignty of love over the relations between
the lovers and the beloved and its compatibility with the love are among the
most important reasons why mystics refer to such a story.
Also, the justification of earthly love and explanation of lyrical and mystical
issues are the two key functions of this story. Earthly love is justified in three
ways in this story: an introduction to the love, clothing, and manifestation of the
truth in appearances. In addition, issues such as anti-rationalism, mystics’
ambiguous language, the unity of the lover with the truth, negation of
selfishness, the state of satisfaction are explained in the story. Mystics used not
only the totality of the story but also the special events of it from time to time.
Sometimes, they have reiterated the events of it and embellished them with
heroic events.
خلاصه ماشینی:
افزون بر اين ، در متون عرفاني مضاميني مانند عقل گريزي، توجيه شطح گويي عارفان ، اتحاد و استغراق و فناي عاشـق ، نفي خودبيني و خودخواهي، مقام رضا و بوشناسي با استفاده از حوادث داستان ليلي و مجنـون طـرح و تبيـين شـده است .
فرض تحقيق آنکه ازجمله دلايـل گرايش عارفان به ماجراي ليلي و مجنون ، حاکميت عشق عذري و توانش داستان براي توجيه عشق مجازي و نيز امکان تبيين مفاهيم عرفاني با استفاده از حوادث مختلف داستان است .
مهدي ستوديان در مقالۀ «جلوه هايي نو از داستان ليلي و مجنون در آثار عطار نيشابوري» (سـتوديان ، ١٣٨٤: ٧٨-٨٩) به شرح جزئيات حکاياتي پرداخته که عطار بـا نـوآوري خـود بـه ليلـي و مجنـون نسبت داده است .
عارفان مسلمان فايدة اينگونه عشق را آمادگي براي تحمل عشق حقيقي دانسته و براي تبيين اين موضوع اغلب از داستان ليلي و مجنون استفاده کرده و مجنون را «حجت محبان » ناميده اند (قشيري، ١٣٨٧: ٥٨٤).
عطار در حکايات متعددي اين مضمون را بيان کرده است (رک: عطـار، ١٣٨٥: ٣٨٨ و ٣٦٧)؛ ازجمله در حکايتي از زبان ليلي به مجنون عتاب مي کند کندن خار راه معشوق نيز جـرم بـه شـمار ميرود (همان ، ١٣٨٤: ٣٤٧).
عارفان براي بيان اين موضوع نيز از حوادث داستان ليلي و مجنون استفاده کرده اند.
عارفان براي تبيين اين موضوع از روايتي فرعي از داسـتان ليلـي و مجنون استفاده کرده اند که نشان مي دهد ليلي در چشم اغيار چندان حسني نداشته است .
استفاده ديگر عارفان از داستان ليلي و مجنون ، بهره گيري آنان از کليت يا حوادث داسـتان بـراي تبيين مضامين عرفاني است .