چکیده:
هدف: هدف این پژوهش معرفی و مشخصکردن چیستی معناسازی و کاربردهای این مفهوم در مدیریت منابع انسانی است. بهکارگیری آن برای تحلیل موضوعات مدیریت و بهویژه مدیریت منابع انسانی، دانش موجود به این موضوعات را به نحو چشمگیری افزایش میدهد و بر اثربخشی اقدامات منابع انسانی میافزاید.
روش: تحلیل مفهومی، رویکرد اصلی این پژوهش است. در این رابطه، روششناسی تحلیل مفهومی سودابی مبنای کار قرار گرفته است. در این مدل با انجام چهار عمل روی مفاهیم، میتوان چیستی آنها را مشخص و معنای آنها را شفاف کرد. این چهار عمل عبارتاند از: تعریف، مقایسه با مفاهیم مشابه، مشخص ساختن حدود مفهوم و نمایش انسجام منطقی مفهوم مدنظر.
یافتهها: شفافسازی چیستی معناسازی؛ مقایسه و برشمردن تفاوتهای آن با مفاهیم مشابه همچون معنادهی؛ تفسیر و کنش؛ مشخصساختن حدود مکانی، زمانی و ارزشی این مفهوم و نشاندادن انسجام منطقی معناسازی با بهکار بستن آن در نظریه نیروی سیستمهای منابع انسانی یافتههای اصلی این پژوهش است.
نتیجهگیری: چشمانداز معناسازی، بنیان مفهومی مناسبی برای اجرای پژوهشهای نوآورانه در موضوعات منابع انسانی همچون پروژههای تغییر منابع انسانی، کارمندیابی و انتخاب، جامعهپذیری کارکنان، شایستگی معناسازی و شایستگی معنادهی است. فهم موجود از این موضوعات از طریق بهکارگیری چشمانداز معناسازی بهبود پیدا خواهد کرد.