چکیده:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناخت وضع موجود نظام مشارکت شهروندان در حکمروایی شهری پیرانشهر میباشد و درواقع در پی پاسخ به این سوال است که شهروندان تا چه میزان در تصمیمگیریهای مدیریت شهری از طریق حکمروایی شهری مشارکت دادهشدهاند. این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش، توصیفی ـ تحلیلی میباشد. روش جمعآوری دادهها بهصورت پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. نتایج ارزشگذاری شاخصها و زیرشاخصهای اداره بهینه شهری در مدلANP و نرمافزار Super Decision نشانگر آن است که شاخص "مشارکت(A)" با امتیاز 233/0، شاخص با ارجحیت اول میباشد. همچنین، نتایج آزمون پیرسون حاکی از این است که اغلب شاخصهای موجود در مدل تحقیق، تاثیر معناداری بر میزان مشارکت شهروندی در اداره شهری داشتهاند. نتیجه اساسی پژوهش، وجود رابطه اساسی بین مسائل شهری و شاخصهای حکمروایی است، بهگونهای که بیشترین میزان واریانس با میزان 75/29 مربوط به گویه "مدیریت و تصمیمگیری پایدار" و بعدازآن با واریانس 874/18 مربوط به گویه "مشارکت" میباشد که ناشی از انگیزه بالای مردم جهت مشارکت و تمایل به یکپارچگی مدیریت پایدار در امور شهری است. در بحث رتبهبندی محلات ازلحاظ مدیریت مشارکتی نیز (آزمون کروسکالوالیس)، "محله 24" با بیشترین امتیاز (66/236) رتبه اول را به خود اختصاص داده است. نتایج کلی پژوهش، دال بر این واقعیت است که نادیده گرفتن نظر شهروندان در رابطه با مدیریت شهری و نحوه تصمیمگیری مدیران شهری، بهطور قابلتوجهی درروند حکمروایی شهری پیرانشهر موثر بوده، و همین امر سبب تاثیرات نامتعادلی در نواحی شهری شده است.
خلاصه ماشینی:
در ايران با ازهم گسيختگي روابط اجتماعي در شهر، شهرنشيني ، کاهش همکاري و تعاون ، ضعف در حمايت هاي اجتماعي جامعـه محلـه اي در برنامه هاي عمران شهري ، رکود و ضعف در امنيت اجتماعي و رسيدگي به امور انتظامي ، حفاظت و امنيت و خلاصه عدم مشـارکت شـهروندان در برنامه ريزي هاي توسعه اقتصادي و اجتماعي ، در بسـياري از شـهرها موجـب اتـلاف سـرمايه هـاي مـادي و معنـوي و تشـديد مشـکلات و ناهنجاري هاي شهري گرديده است (شماعي ،۱۳۸۳: ۱۱۸) اما در دهه هاي اخير به جامعة در حال گذار تبديل شده است و با مطرح شدن مباحـث جديد و خصوصا وجود شوراها که نشان از حضور نسبي مردم در حکمروايي شهري دارد، گامي براي مشارکت عملي مردم برداشته شـده اسـت ؛ اگرچه عدم استقلال شوراها، مشخص نبودن جايگاه شوراها به عنوان نهاد مستقل مديريتي در سطح محلي ، عدم وجود هماهنگي هاي لازم بين نهادهاي محلي و سازمان هاي بخش دولتي در برنامه ريزي و اجرا، روبرو بوده اند.
در مطالعات جغرافيايي ، تحليل عاملي نوع R بيشتر براي سطح بندي مناطق ، شهرها و روستاها به کاربرده مي شود که در اين پژوهش از آزمون فوق جهت سطح بندي شاخص هاي مديريت مشارکتي و ميزان مشارکت شهروندان در اداره شهري استفاده شده است .
Carney xiv- Osziak xv- Abdellatif xvi- Kempen xvii- Douglas xviii- Gani & Duncan xix- Putnam xx- Osborne 5588 xi- Andrews & Herschel فهرست منابع ۱.