چکیده:
هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری بر بهزیستی و افسردگی در نوجوانان با علائم افسرده بود. روش: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل نوجوانانی بود که در 6 ماه اول سال ۱۳۹۶ به مراکز مشاوره و روانشناسی و کلینیک های روانپزشکی در ساری مراجعه کرده بودند که از میان آنها ، 51 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش روان درمانی مثبت طی ۱۰ جلسه هفته ای یک جلسه ۹۰ دقیقه ای و گروه آزمایشی درمان شناختی رفتاری طی ۸ جلسه هفته ای یک جلسه ۹۰ دقیقه ای، به صورت گروهی تحت درمان قرار گرفتند. پرسشنامه افسردگی کواکس و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف پیش از آغاز درمان و پایان جلسات درمان به طور گروهی اجرا گردید. گروه کنترل نیز هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که رواندرمانی مثبتنگر و درمان شناختی رفتاری بر بهزیستی روانشناختی تاثیر معنی دار داشته است. اما اثربخشی روان درمانی مثبت نگر در افزایش بهزیستی بیشتر از درمان شناختی رفتاری بود. همچنین در بررسی دو رویکرد درمانی بر افسردگی تفاوت معنی داری بین دو گروه مداخله و گروه گواه وجود داشت. در حالیکه هردو رویکرد درمانی به یک اندازه در کاهش افسردگی موثر بودند. نتیجه گیری: دو مدل درمانی روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری به دلیل تاکید بر جنبه های مختلف روانشناختی و همچنین یکسری مولفه های مشترک درمانی در کاهش افسردگی موثر بودند. از طرفی روان درمانی مثبت نگر در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در افزایش بهزیستی موثرتر بود. بنابراین روان درمانی مثبت نگر میتواند به عنوان یکی از مداخلات بالینی مورد استفاده متخصصان و مشاوران مدارس قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که بیشتر تحقیقات در دهههای اخیر درباره افسردگی بر تحریفات شناختی و پردازش منفی اطلاعات متمرکز بودهاند و کمتر به نقش مهم احساسات مثبت، خوشبینی و حس کلی بهزیستی که گویای ویژگیهای مهم بهبودی هستند، توجه نمودهاند (زیمرمن و همکاران، 2006؛ به نقل از چاوز و همکاران، ۲۰۱۶) و به دلیل اینکه تعداد پژوهشهایی که تلاش میکنند این نوع درمان را با مداخلات رواندرمانی مثبتنگر مقایسه کنند کم است (سلیگمن، رشید و پارکز ، ۲۰۰۶) و همینطور درمان به موقع و مقرون به صرفه افسردگی در نوجوانان، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رواندرمانی مثبتنگر و درمان شناختی -رفتاری بر افسردگی و بهزیستی نوجوانان افسرده، انجام شده است.
بنابراین سوال اساسی پژوهش این است که آیا تأثیر رواندرمانی مثبتنگر و درمان شناختی رفتاری بر بهزیستی روانشناختی و افسردگی نوجوانان افسرده متفاوت است؟ روش طرح پژوهش حاضر شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود.
جدول 5- مقایسه زوجی گروههای آزمایش1(درمان شناختی- رفتاری) و آزمایشی2 ( رواندرمانی مثبت نگر) و گواه در پسآزمون {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} *P مطابق با مندرجات جدول 5، مقایسه دو به دوی گروهها به لحاظ نمرات متغیرهای بهزیستی و افسردگی نشان میدهد دو گروه آزمایش تفاوت معناداری در پسآزمون بهزیستی با یکدیگر دارند (04/0=p) و میزان تأثیر گروه آزمایش 2 (رواندرمانی مثبت نگر) بیشتر بوده است.
بحث و نتیجهگیری هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رواندرمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری بر بهزیستی و افسردگی نوجوانان افسرده بوده است.
Effectiveness of a positive psychology intervention combined with cognitive behavioral therapy in university students.