چکیده:
بر اساس تئوری مدرن پرتفوی، سرمایهگذاران میتوانند با استفاده از متنوعسازی سبد سرمایه-گذاری، ریسک غیرسیستماتیک را کنترل نمایند. بنابراین فرض میشود که سرمایهگذاران صرفاً بابت پذیرش ریسک سیستماتیک بازده طلب میکنند. اما در عمل مشاهده شده است که برخلاف مفروضات تئوری مدرن پرتفوی، ریسک غیرسیستماتیک دارای قیمت است. در پژوهشهای بسیاری رابطه میان ریسک غیرسیستماتیک و بازده مورد انتظار و همچنین عوامل مؤثر بر قیمت-گذاری ریسک غیرسیستماتیک مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش سعی شده است که از طریق تبیین ریسک آربیتراژ، چگونگی قیمتگذاری ریسک غیرسیستماتیک در بازه زمانی 1386 تا 1396 مورد آزمون قرار گیرد. برای برآورد ریسک آربیتراژ از یک محدودیت معاملاتی موجود در بورس ایران و سایر متغیرهای اندازهگیری ریسک آربیتراژ استفاده و برای برآورد ریسک غیرسیستماتیک، مدل پنج عامله فاما و فرنچ بهکار گرفته شده است. در این پژوهش برای نخستین بار از مدل پنج عامله فاما و فرنچ در قیمتگذاری ریسک غیرسیستماتیک و از ریسک آربیتراژ در قیمتگذاری دارایی استفاده شده است. برای پاسخ به سؤال پژوهش و آزمون فرضیه، از روشهای تحلیل پرتفوی و رگرسیون مقطعی فاما-مکبث استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که با در نظرگرفتن ریسک آربیتراژ، رابطه میان ریسک غیرسیستماتیک و بازده موردانتظار منفی و معنیدار است.
According to modern portfolio theory, investors can control idiosyncratic volatility via diversification of investing portfolio. Therefore, it is assumed that investors seeking for returns just because of systematic risk tolerance. However, it is practically observed that the idiosyncratic volatility has a price which is inconsistent with assumptions of modern portfolio theory. The relationship between idiosyncratic volatility and expected returns as well as the factors affecting pricing of idiosyncratic volatility has been studied so far. In this study, it is tried to test how the idiosyncratic volatility is priced in Iran’s capital market by explaining arbitrage risk during the time period of 1386-1396.<br /> For this purpose, one of the current trading restriction in Iran’s capital market as well as other common measurement variables and Fama and French five-factor model are used in estimating arbitrage risk and idiosyncratic volatility, respectively. For the first time in this study, Fama and French five-factor model as well as arbitrage risk are utilized in order to price the idiosyncratic volatility and asset, respectively.<br /> To answer the research question as well as test the hypothesis, portfolio analysis methods and Fama-MacBeth regression are utilized. Considering arbitrage risk, the results indicate that the relation between idiosyncratic volatility and expected return is meaningfully negative.
خلاصه ماشینی:
در بازار سرمايه کشور، وجود دامنه نوسان قيمتي روزانه ، حجم مبنا و عدم امکان فروش استقراضي را ميتوان از عواملي دانست که باعث وجود ريسک آربيتراژ هستند؛ بنابراين سوال اصلي اين پژوهش آن است که آيا ميتوان معماي ريسک غيرسيستماتيک را از طريق ريسک آربيتراژ توضيح داد؟ در اين پژوهش براي نخستين بار از مدل پنج عامله فاما و فرنچ در قيمت گذاري ريسک غيرسيستماتيک و همچنين از ريسک آربيتراژ در قيمت گذاري دارايي استفاده شده است .
داده موردبررسي اين پژوهش سهام موجود در بازار نيويورک، بورس آمريکا و نزدک در بازه زماني ١٩٦٣ تا ٢٠٠٦ بوده و همچنين از مدل سه عاملي فاما و فرنچ و مدل گارچ نمايي به منظور برآورد ريسک غيرسيستماتيک استفاده شده است .
به اين منظور، نمونه اي متشکل از ٢٧٠ شرکت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طي سال هاي ١٣٧٨ تا ١٣٨٩ با استفاده از رويکرد تحليل پرتفوي و مدل فاما-مکبث توسط آن ها مورد بررسي قرار گرفت .
Unexpected Idiosyncratic Volatility (UIV) پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طي سال هاي ١٣٨١ تا ١٣٩٠ با استفاده از مدل فاما-مکبث و رويکرد تحليل سبد سرمايه گذاري بررسي شده است .
بنابراين تمرکز تحليل رگرسيون فاما-مکبث در اين پژوهش ، نتايج حاصل از ضرايب برآوردي جملاتي است که ناشي از اثر متقابل متغير IVOL و متغيرهاي مجازي خواهد بود که با تجزيه وتحليل آن ها به بررسي رابطه ميان بازده مورد انتظار و ريسک غيرسيستماتيک با در نظر گرفتن ريسک آربيتراژ پرداخته خواهد شد.