چکیده:
پژوهشِ حاضر به بررسیِ بازنمایی جلوههای زنانه در سه رمانِ برگزیدۀ چراغها را من خاموش میکنم، اثر زویا پیرزاد، از شیطان آموخت و سوزاند، اثر فرخنده آقایی و پرندۀ من، اثر فریبا وفی میپردازد. تأثیر این سه رمان بر ادبیّات زنانۀ معاصر، دلیل گزینش آنهاست. هر سۀ این رمانها در زمینۀ بازنمایی هویّت جنسیتی زن ایرانی مؤثّر بودهاند. بازتاب جنسیت زنانه به مثابة بازتاب طیفی از بحرانهاست که زنان با لقبی همچون جنس دوّم بردوشمیکشند و ادبیّات زنانه در شمایل مختلف و با رویکردهای متنوّع در تلاش است تا انتظارات زنان را از جامعه نشان دهد. مفاهیم مهم این پژوهش عبارتند از: زبان زنانه، شخصیتپردازی با تکیه بر زنانگی، بازنمایی جنسیتی به وسیلۀ فضاسازی و بازنمایی جنسیت در اظهارنظرهای نویسنده. نتایج نشان میدهد که بازتاب شخصیتِ زن در رمانهای برگزیده، نمودی از محدودیتهای جنسیتی در جامعه است. سه رمان برگزیده تعارضات فرهنگی دو جنس مخالف را در جامعه نشان میدهند و همچنین گواه آن هستند که زنان نویسنده تمایلی به بیان مسائل جنسی در رمانهای خود ندارند.
The present study examines the effects of the woman portrayed in <em>Sehreman</em> which was got of the novel called, <em>I will Turn Off the Lights</em> by Zooya pirzad, <em>He Learnt From</em> <em>Satan and Burnt</em> by Farkhondeh Aghaei and <em>My Bird</em> by Fariba Vafimi. The impact of <em>Sehreman</em> on contemporary female literature was the cause is to choose it. All of these three novels represent the Iranian female gender identity. The reflection of female gender is a reflection of the spectrum of threats that the women tolerate as the second sex and the female literature ties to to show the female expectations of society. Important implications of this study are: linguistics, personality-based bias, gender representation, self-esteem, and gender representation from the authors' point of view. The results show that the reflection of female personality in selected works is a reflection of gender limitations in society. <em>Sehreman</em> shows the selected female cultural conflicts in society and it also proves that women writers are reluctant to express their sexual interests in their novels. <strong> </strong>
خلاصه ماشینی:
بازنمایی جلوههای زنانه در سه رمان از نویسندگان زن ایرانی نیلوفر بنیطرفی 1 دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیّات فارسی، دانشکدة علوم انسانی، واحد شوشتر، دانشگاه آزاد اسلامی، شوشتر، ایران شبنم حاتمپور* 2 استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشکدة علوم انسانی، واحد شوشتر، دانشگاه آزاد اسلامی، شوشتر، ایران دریافت: 11/2/1398 پذیرش: 30/7/1398 چکیده پژوهشِ حاضر به بررسیِ بازنمایی جلوههای زنانه در سه رمانِ برگزیدۀ چراغها را من خاموش میکنم، اثر زویا پیرزاد، از شیطان آموخت و سوزاند، اثر فرخنده آقایی و پرندۀ من، اثر فریبا وفی میپردازد.
در آن دوران، زنان هنوز تصوّری مشخّص از خواستهای مستقلّ خود نداشتند و گمان میکردند استقرار حکومتی ملّی و مشروطهخواه، آزادی و احقاق حقوق همۀ مردم از زن و مرد را درپی خواهد داشت؛ امّا با تصویب قانون اساسی مشروطه و قراردادن زنان در ردیف دیوانگان و کودکان و محرومیت آنان از حق رأی، زنان مشروطهخواهی که در این حرکت همراه مردان بودند، تلاشی را برای بهدست آوردن خواستههای خود آغازکردند و نخستین نطفههای جنبش زنان ایران را شکل دادند؛ جنبشی که با اهدافی ملّی و عدالتخواهانه آغازشد و با راهاندازی مدارس دخترانه و انجمنهای زنانه حمایت شد.
ش) به هشت زن نویسنده برمیخوریم كه از میان آنان میتوان به نامهای زیر اشارهكرد: ایراندخت تیمورتاش، نخستین زنی است که بهصورت جدّی به نوشتن کتاب در قالب رمان پرداخته و به نام خود منتشرکردهاست.
شاید دلیل این عدم تعادل در روایت، همان عدم تعادل راوی داستان باشد؛ چراکه او نیز شرایط مساعدی برای رمان نوشتن ندارد و فقط وقت داردکه یادداشتهایی سردستی و سریع بنویسد.