چکیده:
«اضطرار» روبهروشدن با خطر یا گرفتارشدن میان محظورین است و نقشی موثر در رفع حرج و حل مشکلات فردی و اجتماعی ایفا میکند؛ ازاینرو در قرآن کریم آیاتی به موضوع اضطرار اختصاص یافته است که ازآنجمله میتوان به آیات 173 سوره بقره، 3 سوره مائده، 119 سوره انعام و... اشاره کرد که بهطور مطلق به حلیت اکل محرمات درحالت اضطرار تاکید میکند. گرچه آیات مذکور فقط در جواز خوردن محرمات ظهور دارد، ولی این آیات خصوصیتی در اکل محرمات ندارد و میتوان بهاستناد آن درصورت جمعبودن شرایط، بهصورت مطلق حکم به حلیت هرگونه محرم و محظوری در مقام اضطرار داد. ازسویدیگر بهموجب برخی آیات ازجمله آیات 10 سوره بروج، 58 سوره احزاب و... و روایات متعدد، شکنجه حرام و ممنوع است؛ آیا با تمسک به اطلاق آیات و ادله اضطرار، به جواز شکنجه در موارد اضطرار میتوان حکم داد یا خیر؟
در مقاله حاضر نظرات موجود دراینباره نقد و بررسی شده است. درنهایت میتوان گفت بهلحاظ نظری، اطلاق آیات اضطرار، در بحث شکنجه نیز قابل کاربرد است و ادله مطرح در نفی این اطلاق مانند کرامت انسانی، آزادی و... بهتنهایی برای تقیید اطلاق آیات کفایت نمیکند. همچنین بهنظر میرسد بهلحاظ عملی، شرایط اضطرار درمورد جواز شکنجه جمع نباشد و در عمل نتوان بهدلیل اضطرار، به حلیت شکنجه حکم داد.
خلاصه ماشینی:
در مقاله پیش رو با مسلم فرضکردن حرمت شکنجه ازیکسو و جواز انجام محرمات در فرض اضطرار ازسویدیگر، به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که آیا میتوان در شرایط اضطرار و برای مسائلی همچون حفظ کیان و مصالح جامعه اسلامی باتوجهبه عمومیت آیات اضطرار، حکم به جواز شکنجه صادر کنیم؟ گرچه این فرض کمتر در ادبیات فقهی توجه شده است، ولی با مطالعه ادبیات فقهی و ملاکات فقها در مقام، میتوان دو دیدگاه را استنباط کرد.
اگر شخص حقیقی بر اثر اضطرار میتواند برخی احکام اولیه را ترک کند و ازآنجاکه یکی از وظایف امام، بیان احکام و اجرای احکام است، درمورد اشخاص حقوقی نیز چنین فرضی صادق بوده، قواعد حاکم بر حق و تکلیف اشخاص حقیقی بر شخص حقوقی یعنی حاکم بهنمایندگی از جامعه جاری است و شخص حقوقی بهعبارتی حاکم یا امام بهنمایندگی از جامعه دارای حق و تکلیف بوده، درصورت بروز اضطرار و برای رفع اضطرار باید حکم اولیه را رها و حکم ثانویه را اجرا کند؛ ازاینرو اضطرار اجتماعی سبب میشود حقوق شخص یا اشخاصی بهنفع جامعه و برای حفظ حقوق و منافع جامعه نادیده انگاشته شود؛ برایناساس این آیات را میتوان علاوه بر حلیت محرمات درحالت اضطرار فردی بر حلیت محرمات درحالت اضطرار اجتماعی حمل کنیم.