چکیده:
در عصر حاضر جلوگیری از بیتفاوتی سازمانی و شیوع آن در میان کارکنان موضوعی مهم برای مدیران سازمانهاست. به همین سبب پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان رهبری موثق و بیتفاوتی سازمانی با نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی در میان معلمان دوره ابتدایی شهر کرمانشاه انجام شده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری آن همه معلمان دوره ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی97-1396 (5076 نفر) بودند. نمونه آماری 361 نفر بود که با فرمول کوکران و بهروش طبقهای با حجم متناسب انتخاب شده است. برای گردآوری دادهها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. برای بررسی رهبری موثق از پرسشنامه والمبوا، آوولیو، گاردنر، ورنزینگ و پیترسون (2008)، برای بررسی بیتفاوتی سازمانی از پرسشنامه داناییفرد، حسنزاده و سالاریه (1389) و برای بررسی توانمندسازی روانشناختی نیز از پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و میشرا (1995) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها، روش مدلیابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی smartpls2 به کار رفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میان رهبری موثق و بیتفاوتی سازمانی (0/208- =β) رابطه وجود دارد. میان رهبری موثق و توانمندسازی روانشناختی (0/598=β) رابطه وجود دارد. میان توانمندسازی روانشناختی و بیتفاوتی سازمانی (0/726- =β) رابطه وجود دارد. همچنین میان رهبری موثق و بیتفاوتی سازمانی با نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی (0/641- =β) رابطه وجود دارد. در این رابطه، وقتیکه توانمندسازی روانشناختی به مثابه متغیر میانجی وارد معادله میشود، دارای قدرت بیشتری است. بهعبارت دیگر، میتوان گفت که رهبری موثق با نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی سبب کاهش بیتفاوتی سازمانی در میان معلمان میشود.
خلاصه ماشینی:
به همين سبب پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطۀ ميان رهبري موثق و بيتفاوتي سازماني با نقش ميانجي توانمندسازي روانشناختي در ميان معلمان دورة ابتدايي شهر کرمانشاه انجام شده است .
نتايج اين پژوهش ميتواند به مديران کمک کند تا رابطۀ ميان رهبري موثق و بيتفاوتي سازماني با نقش ميانجي توانمندسازي روانشناختي معلمان را دريابند و با به کار بردن روشهاي صحيح در بهبود شرايط حاکم بر مدرسه و ايجاد آمادگي در کارکنان خود براي بهبود بيتفاوتي سازماني و ايجاد انگيزه در آنها اقدام کنند.
فرضيۀ کلي ميان رهبري موثق و بيتفاوتي سازماني با نقش ميانجي توانمندسازي روانشناختي معلمان رابطه وجود دارد.
بنابراين با توجه به مطالب گفته شده و نتايج اين پژوهش ، ميان رهبري موثق و بيتفاوتي سازماني معلمان رابطه وجود دارد.
با توجه به مطالب گفته شده و نتايج اين پژوهش ، ميان رهبري موثق و توانمندسازي روانشناختي معلمان رابطه وجود دارد.
با توجه به مطالب گفته شده و نتايج اين پژوهش ، ميان بيتفاوتي سازماني و توانمندسازي روانشناختي معلمان رابطه وجود دارد.
يافتۀ اصلي و هدف کلي پژوهش اين است که ميان رهبري موثق و بيتفاوتي سازماني با نقش ميانجي توانمندسازي روانشناختي معلمان رابطه وجود دارد.
با توجه به مطالب گفته شده و نتايج اين پژوهش ، ميان رهبري موثق و بيتفاوتي سازماني با نقش ميانجي توانمندسازي روانشناختي معلمان رابطه وجود دارد.
The effects of perceived authentic leadership and core self-evaluations on organizational citizenship behavior: The role of psychological empowerment as a partial mediator.