چکیده:
نظریه شکل گرا سازوکار فیلم را بر مبنای دستگاه معرفتشناختی کانت بنانهاده است. از آنجا که در نظام ادراکی کانت واقعیت
فینفسه ذاتا قابل دریافت نیست. و جنبههای پدیداری نیز در مقولات پیشینی فاهمه صورتبندی میشود، اساسا تحقق بازنمایی در
سینما بر مبنای نظریه شکل گرا به چالش جدی دچار خواهد شد. فلاسفه کلاسیک بهویژه فیلسوفان اسلامی در بحث وجود ذهنی
وجود عینی بر این باورند که صورت ذهنی درعین حال که ملکه نفس و تحقق "علم" برای آن است. در همان حال از حیفیت
مفهومی برخورداراست و تحقق "معلوم" در ذهن است. پس صورت ذهنی، یک وحدت کامل از علم و معلوم و یک بازنمایی کامل از
واقعیت عینی است. مدعای این نوشتار بر آن است که نظریه واقع گرایی علیرغم اتهام بازتولید مکانیکی واقعیت. با ارجاع به قیاس
وجود ذهنی وجود عینی در فلسفه در تقوم ماهیت بازنمایی در سینما، قربت بیشتری حاصل میکند؛ و نظریه شکل گرا با
توسل به نظام ادراک استعلایی کانت و سهمبری واقعیت عینی صرفادرحد ماده خام شهود. از ادعای تحقق هنر به واسطه بازنمایی
در فیلم، دورتر خواهد افتاد.