چکیده:
ژان بودریار معتقد است که فرهنگ در حال تولید شدن و با هدایت رسانهها دائما در حال تغییر است. به نظر او، ما وارد عصر «شبیهها» شدهایم. شبیهها نشانههایی هستند که مانند رونوشت یا الگوی اشیاء یا رویدادهای واقعی عمل میکنند. از آنجایی که رسانهها در شبیه سازی فرهنگی نقش بهسزایی داشته و همچنین بر هنر معاصر تأثیرگذار بودهاند، هدف این مقاله با عطف به آرای بودریار، مطالعه بازنمود شبیهسازی فرهنگی متأثر از رسانهها در آثار هنرمند معاصر آلمانی «کاترینا فریچ» بوده و در پی پاسخگویی به این سؤال است که: «چگونه شبیهسازی فرهنگی در آثار او بازنمود پیدا کرده است؟». این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و تطبیقی به مطالعه آثار این هنرمند به ویژه اثر ضیافت او میپردازد. نتایج تحقیق نشان میدهد که بازنمود این شبیهسازی فرهنگی، وانمودهای است که هم نظریهپرداز و هم هنرمند، هرکدام به سیاق خود به طور تمثیلی بیان کردهاند. وجوه اشتراک اثر کاترینا فریچ و آرای بودریار همچون تکرار و تکثیر، بازتولید، شبیهسازی، مصرفگرایی، تولید نشانهها و فرا واقعیت نشان میدهد که هنرمند با استفاده از تکرار و تکثیر، بازتولید، شبیهسازی، مصرفگرایی و تولید نشانهها، بازنمودی از شبیهسازی فرهنگی را با اثر خود ارائه داده است.