چکیده:
یافتههای پژوهشی نشان میدهد دختران نوجوان برای ابتلا به شکلهای متنوع رفتارهای خوردن مستعدند زیرا آنها به چالشهای مربوط بهاندازه، شکل و ظاهر فیزیکی حساس هستند. این پژوهش باهدف بررسی نقش شرم، خود دلسوزی و عدم تحمل بلاتکلیفی در آسیبشناسی نگرشهای خوردن دانش آموزان دختر انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان دختر سال سوم مقطع متوسطه شهر بیرجند در سال تحصیلی 96-1395 تشکیل داد. با توجه به حجم جامعه و بر مبنای استفاده از جدول کرجسی/مورگان حجم نمونه 259 برآورد شد. برای گردآوری دادهها از مقیاس شرم از تصویر بدنی دیورت و همکاران (2015)، مقیاس شرم از دیگران متیوس و همکاران (2015)، مقیاس خود دلسوزی رایس و همکاران (2011)، مقیاس تحملناپذیری بلاتکلیفی کارلتون و همکاران (2007) و پرسشنامه نگرشهای خوردن گارنر و همکاران (1979) استفاده گردید. برای بررسی فرضیههای پژوهش تحلیل رگرسیون چندگانه بکار رفت. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که شرم از تصویر بدنی، خوددلسوزی سازگارانه و شرم از دیگران در پیشبینی نگرشهای خوردن نقش دارند و رویهم 32 درصد از واریانس این نگرشها را تبیین کردند، اما خوددلسوزی ناسازگارانه و عدم تحمل بلاتکلیفی در تبیین این ارتباط نقشی نداشت. این یافتهها بر نقش تسهیلکننده تواناییهای خود دلسوزی و اثرات بیماریزای شرم از تصویر بدنی و شرم از دیگران در نگرشهای خوردن دانش آموزان تأکید دارد.
خلاصه ماشینی:
کليد واژگان : نگرش هاي خوردن ، شرم ، خود دلسوزي عدم تحمل بلاتکليفي مقدمه در بسياري از فرهنگ هاي امروزي بر لاغري تأکيد ميشود و لاغري به عنوان يک ويژگي مطلوب ، قدرت و جذابيت ارزيابي ميشود (٢٠١٣ ,Duarte &Ferreira, Pinto-Gouveia )؛ بنابراين براي زنان تصوير بدن (body image) يک بعد خودارزيابي اصلي است و کنترل آن به عنوان راهبردي براي پذيرفته شدن در دنياي اجتماعي بکار مي رود ( ,Duarte &Pinto-Gouveia, Ferreira ٢٠١٤).
در اين راستا پژوهش حاضر قصد دارد تا نقش شرم (shame)، خود دلسوزي (self-compassion) و عدم تحمل بلاتکليفي ( intolerance of uncertainty) در آسيب شناسي نگرش هاي خوردن (eating attitudes) را در گروهي از دانش آموزان بدون سابقه تشخيص اختلال خوردن بررسي کند.
(٢٠١٨) Gois, Ferreira and Mendes گزارش کردند که حقارت و عدم جذابيت دريافتي از ديدگاه ديگران ، نگرش هاي خود انتقادي، شرم و شرم از تصوير بدن مکانيزم هاي دفاعي هستند که ميانجي ارتباط تجارب هيجاني تهديدکننده و رفتارهاي خوردن مختل شده هستند.
پژوهش ها نشان داده اند که خوددلسوزي با شکل هاي ناسازگارانه تر و غيرانطباقي اختلال خوردن و تصوير بدن مرتبط است (٢٠١٦ ,Stephen &Kelly ؛ ٢٠١٦ ,Gorin &Braun, Park ).
در يک مطالعه ديگر (٢٠١٧) Oliveira, Ferreira, Mendes and Marta-Simoes گزارش کردند که شرم از طريق خودقضاوتي و ترس از دريافت دلسوزي و مهرباني ديگران با آسيب شناسي اختلال خوردن مرتبط است .
(٢٠١٦) Renjan, McEvoy, Handley and Fursland گزارش کردند که يافته هايشان حمايت هايي براي اين ايده که عدم تحمل بلاتکليفي يک فاکتور آسيب پذير در سبب شناسي اختلال خوردن و يک فاکتور آسيب پذير فراتشخيصي براي بسياري از نشانگان اختلالات هيجاني است ، فراهم آورده است .