چکیده:
در برخی کشورهای وابسته به نظام حقوقی کامن لا، می شود رای را به طور شفاهی صادر نمود. برای این نحو صدور رای، مزایایی همچون اعطای فرصت بیشتر به دادرسان برای پرداختن به دیگر امور قضایی و در معرض دید همگان قرار دادن عدالت موجب شده بسیاری از حقوقدانان غربی از صدور رای شفاهی دفاع کنند. در جهت مقابل، در فرانسه به عنوان نمونه بارز نظام حقوقی رومی ژرمنی، اثری از رای شفاهی دیده نمیشود و در قوانین مراحل سه گانهای شور، تحریر و اعلام رای پیش بینی شده است. رای در مرحلة اعلام بسیار قابل مقایسه است با رای شفاهی. حقوق ایران کمترین اشارهای به صدور رای شفاهی ندارد و دربارة اعلام رای نیز مقررات آیین دادرسی با تدوین قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹، مجمل شده است. این پژوهش که به مرزهای ثابت نظامهای حقوقی معطوف است، رای شفاهی و مبانی صدور و مزایای آن را بررسی میکند و در کنار آن به معنا و مفهوم و کارکرد اعلام رای میپردازد و سرانجام، بر این امر تاکید دارد که صدور رای شفاهی و اعلام رای، با همه مزایا و معایب آن، نه به عنوان راهکار دائمی بلکه به عنوان یک روش موقتی برای مدیریت زمان در قضاوت و افزایش اثربخشی آرای قضات میتواند شایستة توجه باشد.
In some countries belongs to Common Law legal system, may be rending Oral Judgment. There are some advantages for this kind of judgment such as preparing more time for judge by economizing litigation duration and freeing their times specialized to other judicial activities. In the other side, there are no effects of oral judgment in French legal system as the most well-known example of Roman-German legal system. Otherwise in this country we can find the declaration of judgment which is very comparable to oral judgment. In Iranian legal system we have no any indication of oral judgment but declaration of judgment is known between lawyers. This research studies the frontiers of legal systems and so studies the possibility and advantage of oral judgment. We can confirm that oral judgment may be advised as a temporarily approach for administration of time in judicial affairs and we can use this method for efficiency of legal system.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش کـه بـه مرزهاي ثابت نظام هاي حقوقي معطوف است ، رأي شفاهي و مباني صـدور و مزايـاي آن را بررسي ميکند و در کنـار آن بـه معنـا و مفهـوم و کـارکرد اعـلام رأي مـيپـردازد و سرانجام ، بر اين امر تأکيد دارد که صدور رأي شفاهي و اعلام رأي، با همۀ مزايا و معايب آن ، نه به عنوان راهکار دائمي، بلکه به عنوان يک روش موقتي براي مـديريت زمـان در قضاوت و افزايش اثربخشي آراي قضات ميتواند شايستۀ توجه باشد.
١. رأي شفاهي و اعلام رأي در حقوق غرب تقسيم سخن به حقوق غرب در برابر حقوق ايران مانع آن نيست کـه آن حقـوق را از منظـر نظام حقوقي کامن لا و رومي ژرمني بررسي کنيم گرچه اين دو نظام خود درگيري ها و تاريخ هاي خود را براي رسيدن به تعادل ميان آيين دادرسي شفاهي و کتبي دارند که در جاي خـود مطالعـه 129 شده ١.
از نظر بررسي حقوق موضوعۀ ايران ، مادة ٤٤٣ قانون اصول محاکمات حقوقي مصوب ١٢٩٠ به عنوان نخستين قانون آيين دادرسي مدني مقرر داشته بود که رأي کتبي دادگاه بايد در جلسـۀ علني قرائت شود، حتي اگر مذاکرات شفاهي در جلسۀ سري به عمل آمده باشد.
». به بيان ديگر، از اين مـواد مـي تـوان نتيجـه گرفت که برابر مادة ٢٩٥ قانون آيين دادرسي مدني ، دادگاه رأي را به طـرفين اعـلام مـي کنـد و مقصود از اعلام نيز قرائت آن است .