چکیده:
مشهور اندیشهوران مسلمان، جاودانگی عذاب جهنم را پذیرفته و برخی آن را اجماعی دانستهاند. اما در این میان، برخی اندیشهوران نظیر ابنعربی، ابنتیمیه، ابنقیم جوزیه، رشیدرضا و دکتر صادقی تهرانی، نظریه انقطاع عذاب جهنم را برگزیدهاند که در این میان، دکتر صادقی تهرانی، اهتمام ویژهای به بررسی این نظریه داشته، ضمن نقد نظریه جاودانگی عذاب جهنم، زوایای مختلف نظریه انقطاع عذاب را بهطور گسترده در مباحث تفسیر و کلامی خویش بررسی کرده که نوشتار حاضر، به تنظیم و ارزیابی دیدگاه وی پرداخته است. از رهگذر این جستار، مشخص میشود که به باور دکتر صادقی تهرانی، واژه «خلود» نهتنها در فرهنگ لغوی، بلکه در آیات قرآنی نیز بیانگر «بقای طولانی» است، نه «جاودانگی» و آنچه از آیات قرآنی در مورد جاودانگی استفاده میشود، «جاودانه بودن در آتش» است، نه «جاودانه بودن آتش». اما بهنظر میرسد این نظریه که وامگرفته از پیشینیانی نظیر ابنتیمیه، ابنقیم جوزیه، رشیدرضا و دیگران است، پذیرفتنی نیست و نهتنها فاقد دلیل عقلی معتبر، بلکه با فرهنگ قرآنی نیز ناسازگار است.
The renowned thinkers among the Muslims have accepted the idea of the Hell-fire punishment and some have viewed it as subject to consensus. Among them, however, some thinkers like Ibn Arabi, Ibn Taymiya, Ibn Qayyim Jawziya, Rashid Reza, and Dr. Sadeqi Tehrani have opted for the theory of the cessation of Hell-fire punishment. Yet from among them, Dr. Sadeqi Tehrani has made a special attempt in examining this theory; while criticizing the theory of the eternality of Hell-fire punishment, he has widely studied various aspects of the theory of punishment cessation in his interpretation and theological discourses. The present writing has undertaken to organize and evaluate his viewpoint. Through this research, it is clarified that in Dr. Sadeqi Tehrani’s belief the word khulud, not only in its lexicological meaning but also in the Qur’anic verses is interpreted as “lengthy duration” rather than “eternity” and what is implied from the Qur’anic verses by eternity is “eternity in the fire” rather than “eternity of fire”. However, this theory, having been borrowed from earlier scholars such as Ibn Taymiya, Ibn Qayyim Jawziya, Rashid Reza, et all, sounds to be unacceptable and is not only lacking in valid rational reasons, but also incompatible with the Qur’anic culture.
خلاصه ماشینی:
از رهگذر اين جستار، مشخص ميشود که به باور دکتر صادقي تهراني، واژه «خلود» نه تنها در فرهنگ لغوي، بلکه در آيات قرآني نيز بيانگر «بقاي طولاني» است ، نه «جاودانگي» و آنچه از آيات قرآني در مورد جاودانگي استفاده مي شود، «جاودانه بودن در آتش » است ، نه «جاودانه بودن آتش ».
در اين ميان ، دکتر صادقي تهراني اهتمام ويژه اي به بررسي اين مسأله دارد و ضمن نقد نظريه جاودانگي عذاب جهنم و پذيرش ديدگاه انقطاع عذاب ، زواياي مختلف آن را به طور گسترده در مباحث تفسير و کلامي خويش بررسي کرده است ، اما متأسفانه کمتر به واکاوي و ارزيابي ديدگاه وي پرداخته شده و باوجود جست وجوي فراوان ، تنها به يک مقاله برخورديم که به مطالعه تطبيقي اين مسأله در انديشه علامه طباطبايي و دکتر صادقي تهراني پرداخته (محمدي، ١٣٩٢، ص ١٣٠-١٤٥) که آن هم صرفا عهده دار توصيف اين دو ديدگاه و فاقد ارزيابي است .
فناپذيري آتش و مرگ کافران دکتر صادقي تهراني در ادامه اين نظريه ، آتش الهي را فناپذير ميداند و بر اين باور است که تا وقتي آتش وجود داشته باشد، کافران نيز در آن قرار دارند، اما خود آتش نيز روزي از بين ميرود (همان ، ج ٧: ص ١٠٠؛ ج ٢٦: ص ٣٦٥؛ ج ٣٠: ص ٤٠٤).