چکیده:
دو فرهنگلغت مشهور، معجم مقاییس اللغه و کتاب التحقیق، در فهم واژگان از نظریه "اصل معنایی" بهره جستهاند. این نظریه به طور جدی و گسترده توسط ابن فارس مطرح گردید. در این نظریه معنای استعمالی واژه، به عنوان اصل و بُن و گوهر معنایی واژه مطرح گشته به طوری که معنای اصل با تطوّر و تغییر هیئت واژه باقی می ماند. مطابق نظریه ابن فارس، هر واژه میتواند دارای اصلهای متعدد معنایی باشد و هر کدام از اصول در فهم عمیق واژه تأثیر بهسزایی دارند، اما نظریه اصل، نزد مرحوم مصطفوی بر این استوار است که هر ریشه لغوی دارای تنها یک اصل معنایی است و سایر معانیِ مناسب، به آن اصل باز میگردند. با توجه به آنچه در این جستار میآید، نتایج زیر حاصل است: 1. شناسایی و بازگرداندن اصول معنایی واژه به یک اصل، کاری اجتهادی است و الزاما اجتهاد لغوی حاکی از راهیابی به معنای حقیقی کلمه نخواهد بود2. کتاب التحقیق با وجود پذیرش اجمالی نظریه اصل واحد معناییِ ابن فارس، گاهی با مصادیق متعدد اصول معنایی مورد ادعای وی مخالفت میورزد و گاه به تصحیح و تبیین مصادیق مذکور در معجم مقاییس اللغه میپردازد. 3. در مواردی که ابن فارس برای واژه ای اصل معنایی ذکر نکرده است، صاحب التحقیق سکوت و توقف میکند 4. تلاش صاحب کتاب التحقیق برای ارائه اصل واحد معنایی هرچند یک اجتهاد لغوی برخاسته از تسلط وی بر دانشهای لفظی بهشمار میآید، اما خالی از تکلف نیست.
خلاصه ماشینی:
مقالات مـذکور، ويژگـيهـاي کلي و روش کار معجم مقاييس اللغة ابن فارس و نيز التحقيق في کلمات القرآن الکريم مصطفوي را مورد تحليل و بررسي قرار داده اند و با تتبع صورت گرفته ميتوان گفـت هـيچ مقالـه اي بـه طـور جداگانه نظريۀ اصل معنايي را نزد ابن فارس و مصطفوي واکاوي نکرده است .
» ميتوان گفت که ابن فارس در نظريۀ خويش و در تعيين اصل براي واژگان به نوعي قايـل بـه اين مطلب است که هر لفظ ميتواند بدون در نظر گرفتن معاني ديگر داراي اصـل معنـايي باشـد و چنان چه لفظي به علت کثرت استعمال يا وضع لغويان معناي ثانوي براي لفظي برگزيده شد، آن لفظ مي تواند به عنوان اصل دوم براي آن لفظ در نظر گرفته شود؛ اما همان طور که بيـان خواهـد شـد بعضي از لغويان که قايل به اصل واحد براي هر واژه هستند چنين مي پندارند که بازگشت اصل دوم به اصل اوليه بوده و اصل ثانوي برگرفته و برخاسته از اصل اوليه است ؛ از اين رو اين دسته همـواره در تلاش هستند که در لغت ، ريشه هاي واژگان را به يک اصل واحد بازگردانند.
مقايسه و تحليلي که ميان اين دو کتاب مشهور انجام گرفت ؛ متضمن چند نکتـۀ حـايز اهميـت است : صاحب کتاب التحقيق في کلمات القرآن الکريم گاهي از موارد اصـل واحـد معنـايي معجـم مقاييس اللغة را مي پذيرد و گاهي اوقات نظر ابن فارس را تصحيح مينمايد و نيز ديده مي شود کـه در بعضي از لغات داراي اصل واحد معنايي ميان ابن فارس و مصطفوي هماهنگي وجود دارد.