چکیده:
امروزه محیط پیرامونی هر فرد در جامعه، در سیطره حجم انبوهی از پیامهای تبلیغاتی مختلف قرار دارد که از رسانههای مختلف با هدف اثرگذاری بر قشرهای مختلف جامعه تولید و ارائهشدهاند. تبلیغات تأثیر شگرفی بر شکلدهی رفتار مصرفی افراد دارد، از همین رو این پیامهای تبلیغاتی اثراتی مثبت و منفی مختلفی بر روابط اجتماعی افراد از خود بر جای میگذارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر تبلیغات تلویزیونی بر افزایش مصرفگرایی و بهتبع آن ایجاد کاهش در وابستگی عاطفی افراد به اطرافیانش است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحقیقات، علی و ازلحاظ استراتژیهای پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق را ساکنان سطح شهر رشت تشکیل میدهند که در معرض تبلیغات تلویزیونی به صورت روزانه قرار دارند. از همین رو برای بررسی فرضیهها، پرسشنامه بین 309 آزمودنی توزیع گردید. برای آزمون فرضیهها، از روش همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری و بهطور مشخص از نرمافزارهای SPSS 20 و AMOS 22 استفادهشده است. نتایج حاکی از آن است که فشار تبلیغاتی بر متغیرهای مصرفگرایی، نگرش به تبلیغات و وابستگی عاطفی افراد اثر معناداری دارد. همچنین تأثیر نگرش تبلیغاتی بر مصرفگرایی و تأثیر مصرفگرایی بر وابستگی عاطفی به اثبات رسیده است. از طرفی یافتههای این پژوهش نشان میدهد که نگرش به تبلیغات بر وابستگی عاطفی تأثیر معناداری ندارد.
Nowadays environment of each person is dominated by massive amounts of different advertising messages in the society that is produced and presented with the aim of influencing on different segments of society from various media. Advertising has a profound effect on shaping people's consumption behavior, so these advertising messages have various positive and negative effects on social relations. The purpose of this study was to evaluate the impact of television advertising on increasing consumerism and consequently to the reduction in emotional attachment of individuals. This research is practical in terms of research purpose and is Experimental Research in terms of its nature and is survey in terms of research strategies. The statistical population of this research is people in the city of Rasht that are exposed to television advertising. So for examining hypotheses, a questionnaire was distributed among 309 participants. To test the hypothesis, is used correlation method and structural equation modeling and typically SPSS 20 and AMOS 22 software. The results indicate that the pressure of advertising have a significant effect on the consumerism, Attitude to advertising and emotional attachment variables. Also the influence of advertising attitude on consumerism and the influence of consumerism on emotional attachment has been proven. On the other hand findings of this study indicate that Attitude to advertising had no significant effect on emotional attachment.
خلاصه ماشینی:
تأثیر تبلیغات تلویزیونی بر مصرف گرایی و وابستگی عاطفی بین افراد محسن اکبری ١، محمد دوستار٢، میثم مسعودیفر٣، مهناز نویدی چکیده امروزه محیط پیرامونی هر فرد در جامعه ، در سیطره حجم انبوهی از پیام های تبلیغاتی مختلف قرار دارد که از رسانه های مختلف با هدف اثرگذاری بر قشرهای مختلف جامعه ، تولید و ارائه شده اند.
هدف این پژوهش ، بررسی تأثیر تبلیغات تلویزیونی بر افزایش مصرف گرایی و به تبع آن کاهش وابستگی عاطفی افراد به اطرافیانش است .
با توجه به مطالب بیان شده ، در پژوهش حاضر دو بخش از تبلیغات تلویزیونی مورد بررسی قرارگرفته است که شامل فشار تبلیغاتی و نگرش به تبلیغات می شود که هر دوی این عوامل میتواند بر مصرف گرایی تأثیرگذار باشد.
سؤال اصلی تحقیق عبارت است از: ـ آیا تبلیغات رسانه ای بر وابستگی عاطفی افراد تأثیر دارد؟ ـ آیا تبلیغات رسانه ای با افزایش مصرف گرایی بر وابستگی عاطفی افراد تأثیر دارد؟ 1 Wei با توجه به موارد ذکرشده میتوان تعدادی فرضیه برای پژوهش حاضر بیان نمود که شامل موارد زیر میشود: ـ فرضیه ١: فشار تبلیغاتی بر نگرش به تبلیغات تأثیر مستقیم و معناداری دارد.
فشار تبلیغاتی از طریق نگرش به تبلیغات و مصرف گرایی میزان وابستگی عاطفی را کاهش میدهد، میزان این تأثیر برابر با ٤٦/٢ است .
(2015) The effects of social media on Emotions, Brand Relationship Quality, And Word Of Mouth: An Empirical Study Of Music Festival Attendees.
(2017) The Impact of Using Social Media for Advertising Appliances on Consumer Behaviour.
Understanding media effects on attitude towards advertising.