"پاپهای ارتدوکس با ریشهای بلند،پیشوایان بودایی با سرهای تراشیده،واعظان کاتولیک با زبانهای مختلف،مراسم مذهبی بوداییها(به تصویر صفحه مراجعه شود)2سدر تمام کتاب بارها بر این نکته تأکیدمیورزد که ظهور دوبارۀ آیین حضرتمحمد(ص)در جهان به معنای رو آوردنبه مذهب نیست،بلکه الام روشزندگی است.
در مقدمۀ کتاب چنین آمده است:«در این کتاب به توصیف حضور وبرخورد شخصی خودم با جهان اسلامدر طول سی سال پرداختهام.
در این کتاب فصل مربوط به ایران بااین عنوان آغاز میشود:خاخامهایت یهود،ائمۀ جماعات وروحانیون مسلمان با عمامههای سپیدو سیاه از بارزترین چهرههایی هستندکه در اینجا جلب توجهت میکنند.
در این شهر رنگی کلیساهابه سرعت و با سهولت رشد میکنند وهر ساله بیست فرقۀ مذهبی جدید بهوجود میآید.
او همچنین میگوید:کلیسابزرگترین مؤسسه در نیویورک است،بیش از 3300 کلیسا اینجا وجود داردکه نزدیک به 4/5 درصد از زمین اینشهر را اشغال کرده است.
یکی دیگر از کلیساهای این شهر کهجلب توجه میکند کلیسای مونیز( Moonies )است که از پیروان مون( Moon )هستند.
به طور کلی مراسم عروسی این قشردیدنی اسثت،زیرا همه دوست دارند بهوسیلۀ عالی جناب مون عقد شوند.
من تنها از روی کنجکاوی چند بار با اوبه جلساتشان رفتم،اما کم کم احساسکردم که عالی جناب مون بسیار بر رویمن تأثیر گذاشته،از این رو نامهای بهخانوادهام نوشتم و گفتم که دیگر بازنمیگردم.
بیشتر افراد اینجا از ظواهر مادی دنیارها میشوند و دیگر به دنبال پول ومقام نمیروند،برای نمونه زن من تمامزندگی خویش را وقف کارهایکلیسایی کرده است و در ازای کارشحقوقی هم نمیگیرد.
او سی سالتمام شاهد زندگی مؤمنانی بوده استکه قرآن را پایه اصلی زندگیشانمیدانند ودر این کتاب بار دیگرنشان میدهد که روزنامهنگاریحرفهای بس بزرگ است."