چکیده:
آب از اهمیت ویژهای در منطقه آسیای مرکزی برخوردار است. کشورهای این منطقه به دلیل واقع شدن این منطقه، در نواحی خشک و نیمه خشک مناطق کشاورزی جهان قرار دارند. تنش بر سر آب، آسیای مرکزی را فراگرفته و کشورها را از حرکت به سوی همکاری با یکدیگر باز می دارد. این کشورها به دنبال تضمین مسائل مرتبط با آب هستند. دغدغه های توسعه اقتصادی، نیاز به کنترل تنش های قومی، شورش اجتماعی و نیاز به مدیریت آسیب های زیست محیطی و رشد جمعیت، آنان را بیش از پیش به این امر ترغیب میکند. ایجاد چنین تضمین هایی، دورنمای سیاست مبتنی بر تأمین آب را در منطقه به وجود آورده که این شرایط طبعاً ظرفیت های بالقوه ایجاد همکاری برای استفاده از منابع آبی را از بین می برد. اگرچه به نظر میرسد تلاشها و تجربیات همکاری در زمینه آب و حل مشکلات میان کشورهای آسیای مرکزی در این خصوص بر مبنای نظریه نهادگرایی نئو لیبرال قابل تبیین باشد، اما با توجه به موفق نبودن این ترتیبات در حل مشکلات و ایجاد بسترهای مناسب همکاری میان این کشورها، میتوان با استناد به مبانی مطرح شده توسط نظریه سازه انگاری راه حل های مناسب تری را از جمله مدیریت جامع منابع مشترک برای ایجاد همکاری پیشنهاد داد.
Water is of particular importance in Central Asia. The countries of this region are located in the arid and semi-arid region in the agricultural areas of the world, respectively.It can be assumed that tensions over water, Central Asia swept the country from moving towards working together opens.Central Asian countries are seeking to secure water-related issues.Economic development concerns, the need to control ethnic tensions, riots, social and environmental damage and population growth need to manage them more than ever to encourage it. As a result, the prospect of creating such guarantees on the supply of water policy in the region has created. Naturally, these conditions create the potential for cooperation eliminates the use of water resources. It looks like the efforts and experiences of cooperation in the field of water and solve the problems between the Central Asian States in this regard is based on the theory of the neo-liberal Institutionalism be defining. But due to the lack of these arrangements succeed in solving problems and create appropriate cooperation between these countries, substrates can be raised by the foundations with the theory of constructivism more appropriate solutions, including the management of common resources for the establishment of comprehensive cooperation proposal.
خلاصه ماشینی:
اگرچه به نظر ميرسد تلاشها و تجربيات همکاري در زمينـه آب و حل مشکلات ميان کشورهاي آسياي مرکزي در اين خصوص بـر مبنـاي نظريـه نهـادگرايي نئـو ليبرال قابل تبيين باشد، اما با توجه به موفق نبودن اين ترتيبات در حل مشکلات و ايجـاد بسـترهاي مناسب همکاري ميان اين کشورها، ميتوان با استناد به مباني مطرح شده توسط نظريه سازه انگـاري راه حل هاي مناسب تري را از جمله مديريت جامع منابع مشترک براي ايجاد همکاري پيشنهاد داد.
٢- اختلافات ميان کشورهاي آسياي مرکزي بر سر استفاده از منابع آب ١- ٢- اختلاف ميان کشورهاي پايين آب با کشورهاي بـالا آب برسـرجريان آب رودخانـه هـاي سـيحون و جيحون پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، کشورهاي حـوزه آسـياي مرکـزي تـلاش کردنـد نحـوه استفاده ازمنابع آبي منطقه را در چارچوب منافع خود بررسي کنند و در اين شرايط ، کشـورهاي"پـائين آب " (ازبکستان ، ترکمنستان و قزاقستان ) خود را در نقش بازنده معرفي و ادعا کردند کـه کشـورهاي "بالا آب " (تاجيکستان و قرقيزستان ) در بهره برداري ازرودخانه هاي مشـترک، منـافع آنـان را لحـاظ نميکنند.
براساس آمار، حدود٩٠ درصد منابع آبي آسياي مرکزي در تاجيکستان و قرقيزستان جريـان دارد و اين درحاليست که افزايش جمعيـت و رشـد صـنايع ، دو کشـور ازبکسـتان و قزاقسـتان را بـه بزرگترين مصرف کنندگان آب منطقه تبديل کرده است ، اما قزاقستان ٤٥ و ازبکستان فقط ١٤ درصد نياز آبي خود را از منابع داخلي تامين ميکنند و به همين دليل براي تامين آب مورد نياز خود، همواره به جريان آب رودخانه هاي سيردريا و آمودريا که از قرقيزستان و تاجيکستان سرچشـمه مـيگيرنـد، چشم دارند.