چکیده:
هدف این پژوهش تبیین و تحلیل عواملی همچون شاخص های جمعیتی- اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در عدم تعادل، تمرکز و جدایی گزینی فضایی در شهری مهاباد می باشد. تحقیق حاضر در سال 1394 انجام شده و روش بررسی آن، مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. داده های اسنادی، از گزارشات تفصیلی مرکز آمار ایران مربوط به شهر مهاباد (1390) و طرح های جامع (1390) و تفصیلی (1393) استخراج شده اند. همچنین جهت سنجش میانگین درآمد ماهانه خانوارهای نواحی مختلف از روش میدانی و توزیع پرسشنامه استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا استفاده از مدل SAW به رتبه بندی و طبقه بندی نواحی شهری و با بهره گیری از آزمون فریدمن به سنجش شکاف موجود بین نواحی در شاخص های مورد مطالعه پرداخته شده است. درا ادامه به منظور سنجش تمرکز و جدایی گزینی فضایی در شهر مهاباد از شاخص های جدایی گزینی در نرم افزارGeo-Segregation Analyzer استفاده شد. در نهایت برای سنجش اثرات هریک از شاخص های جمعیتی- اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بر عدم تعادل فضایی، از مدل تحلیل مسیر بهره گرفته شد. یافته ها و نتایج، در وهله اول نشان از عدم توسعه یافتگی مطلوب شهر مهاباد دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون فریدمن، نتایج برگرفته از سنجش شاخص های جدایی گزینی، نتایج مدل تحلیل مسیر ، همگی ما را به این مسئله رهنمون می سازد که عامل مسئله ساز، قابل توجه و دارای اولویت در ساختار فضایی شهر مهاباد، که موجب ایجاد شکاف، جدایی گزینی و تمرکز فضایی و همچنین دارای بیشترین اثر بر عدم تعادل فضایی شهر مهاباد است، عامل کالبدی و در راس آنها تاسیسات و خدمات شهری است که این مسئله توجه بیشتر مدیریت و برنامه ریزی شهری را در امر ساماندهی کالبدی شهر می طلبد.
The goal of this project is to explain and analyze the factors such as social-demographic, economic and physical in the spatial imbalance, concentration and the segregation of the city of Mahabad. The represented research has been done in the year of 2015 and its checking methodology is based on the descriptive-analytical method. In order to gather data, the field and documentary method have been utilized. The documentary data are extracted from the statistics center of Iran’s detailed reports (2012), comprehensive (2012) and detailed plans (2014) of the city of Mahabad. Also to measure the monthly average of the families’ income of the various areas, the field model and survey distribution are utilized in this affair. First using the SAW model, the urban areas of the city of Mahabad ate rated and leveled the gap between the areas in the studied indicators is evaluated and measured using the Friedman test. Continually, the segregation indicators are used in the Geo-Segregation Analyzer software to measure and evaluate the spatial concentration and segregation. Ultimately, to measure every effect of each one of the social-demographic, economic and physical indicators on the spatial imbalance, the path analysis model is used. Results and conclusions firstly show an unfavorable development of the city of Mahabad. Also the results from the Friedman test, results from the segregation indicators, results from the path analysis model, guide us altogether that the issuing, care-needed and prioritized factor in the spatial structure of the city of Mahabad which has been the cause of the existence of gap, segregation and spatial concentration and also has the most effect on the spatial imbalance of the city of Mahabad is the physical factor and urban services and facilities in the top of them which requires a more attention to the urban management and urban planning in the affair of physical organizing.
خلاصه ماشینی:
لذا در این پژوهش ضمن رتبه بندی ، سطح بندی نواحی شهری و سنجش شکاف بین نواحی شهری از حیث برخورداری از شاخص های مورد مطالعه ، به تبیین تمرکز فضایی و همچنین بررسی اثرات عوامل مذکور (جمعیتی - اجتماعی، اقتصادی و کالبدی) در نابرابری فضایی موجود نیز پرداخته می شود.
(٢٠١٢( Habibi et al در مقاله ای با عنوان ، بررسی و تحلیل وضعیت عدالت اجتماعی در ساختار فضایی شهر سنندج ، به این نتیجه رسیدند که به دلیل عدم تعادل در توزیع فضایی شاخص ها در بین نواحی و همچنین وجود همبستگی مستقیم و معنادار بین سطح اقتصادی-اجتماعی ساکنان نواحی با میزان برخورداری از کاربریهای شهری و 4- Harvey 5- Lefebvre شاخص های کالبدی و نیز قرارگیری نواحی مرکزی شهری به عنوان قلب تپنده شهر که مورد توجه و استفاده عموم شهروندان شهر است ، در سطوح بسیار پایین توسعه کالبدی، تحقق معیارهای عدالت اجتماعی در ساختار فضایی شهر سنندج ، به چشم نمیخورد.
به منظور جمع آوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است ، بر این اساس با استفاده از منابعی همچون نتایج تفصیلی سرشماری نفوس و مسکن سال (١٣٩٠) (٢٠١١ ,Iran’s Statistical Center(، طرح تفصیلی شهر مهاباد سال (١٣٩٣) Gozine Consulting( ٢٠١٤ ,Engineers( و همچنین توزیع پرسشنامه ، به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز متغیرهای جمعیتی-اجتماعی، اقتصادی و کالبدی پرداخته شده است .
جدول ٢- مساحت ، جمعیت و تراکم کلی جمعیت در سطح شهر مهاباد به تفکیک نواحی (١٣٩٠) {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} منبع : (٢٠١٤ ,Gozine Consulting Engineers( یافته ها و بحث در این بخش با استفاده از مدل SAW به رتبه بندی نواحی بر اساس شاخص های مورد مطالعه پرداخته شده است .