شاد زی - مجله بخارا ادب و هنر

خواجة آزادگان مرز خراسان پیشرو کاروان مردمی و داد آن هنری اوستاد شعر که دارد خوی جوانمردیِ رندان و کفِ راد فرّخ آزاده آنکه صیت هنرهاش رفته ز غزنین و بلخ تا در بغداد شاهد شعرش ز طبع همچو بهاران جلوه فروشد به باغ لاله و شمشاد نقش خیالش به رنگ رنگ معانی چون شب مهتاب و جلوه های پریزاد چهرة افسونگران نقش خیالش نغزتر از نیکوان خلّخ و نوشاد نظم لطیفش چو آب چشمة حیوان آتش طبعش بسان آذر خرداد ریخته هر سو چو موج بحر خروشان گوهر اندیشه ها ز طبع خداداد، تا به ودیعت نهاده از هنر کلک در دل هر چامه نقش خامة بهزاد زین هنری پور جاودانه بمانی ای هنری مرز طوس خرّم و آباد! همّت آزاده ات به روز حوادث تن به ستمگر نداد و جان به بلا داد نام تو جاوید و هرگزی است که کردی عمری بر پاس ملک شعر بر استاد(۲) زین همه آزادگی و همّت و رادی باد بر آزاده خوی و طبع تو آباد!