چکیده:
توسعه گردشگری روستایی، یکی از راهکارهای لازم برای رسیدن به اهداف توسعه روستایی است، اما دست یابی به آن نیازمند ایجاد بسترهای زیرساختی و فرهنگی کارآمد میباشد. یکی از موانعی که توسعه روستایی را با چالش مواجه کرده است، نگرش منفی و نادرست نسبت به فرهنگ بسیار غنی نواحی روستایی است. این کارکرد روستاگریزی را در سالهای اخیر به شدت افزایش داده و بسیاری از روستاهای کشور متروکه شدهاند. یکی از اقداماتی که برای رفع این چالشها پیشنهاد میشود توسعه گردشگری درقالب ایجاد موزههای میراث روستایی در نواحی روستایی است که زمینههای لازم را برای شناسایی فرهنگ و زندگی روستایی فراهم میسازد. این موزهها میتوانند تلفیقی از جاذبههای معماری کهن روستایی، اشیاء و آثار هنری، غذاهای محلی، نمایش، بازی و موسیقی محلی روستایی باشند که نقش بسیار مهمی در ایجاد تغییر نگرش نسبت به فرهنگ روستایی در میان بازدیدکنندگان روستایی و شهری ایجاد مینماید. لذا مقاله حاضر در پی کشف نقش و اثر این موزهها در توسعه گردشگری روستایی است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیل بوده و داده پردازی از60پرسش نامه که توسط گردشگران و بازدیدکنندگان از موزه میراث روستایی گیلان بازدید داشتهاند، انجام شده است. از نرم افزارSPSSبرای داده پردازی و تحلیل پرسش نامهها بهره برده شد. نتایج حاصل مبین این مطلب است که موزههای میراث روستایی توانایی ایجاد اثرات مثبت اقتصادی و اجتماعی در توسعه گردشگری برای نواحی روستایی دارا بوده و میتوان زمینه سازی برای توجه به فرهنگ و آداب رسوم مردم محلی و روستایی و شناخت فرهنگ بومی را همراه اشتغال زایی، از طریق این موزهها ترویج نمود
خلاصه ماشینی:
يکي از اقداماتي که براي رفع اين چالش ها پيشنهاد مي شود توسعه گردشگري درقالب ايجاد موزه هاي ميراث روستايي در نواحي روستايي اسـت کـه زمينـه هـاي لازم را بـراي شناسـايي فرهنگ و زندگي روستايي فراهم مي سازد.
نتايج حاصل مبين اين مطلب است که موزه هاي ميراث روسـتايي توانـايي ايجـاد اثرات مثبت اقتصادي و اجتماعي در توسعه گردشگري براي نواحي روستايي دارا بوده و مي توان زمينه سازي بـراي توجـه بـه فرهنگ و آداب رسوم مردم محلي و روستايي و شناخت فرهنگ بومي را همراه اشتغال زايي ، از طريق اين موزه ها ترويج نمود.
زيرا يکي از راهکارهاي رفع نارسايي ها در توسعه همه جانبه و پايدار روستايي ، ضرورت زمينه سازي براي بسط نگـاه فرهنگي و اجتماعي به معضلات روستايي است ، يعني بايد شرايط آشتي دادن مردم روستايي و شـهري را بـا فرهنـگ سرزمين خودشان فراهم کرد(طالقاني ،١٣٨٧،ص ٦)؛از اين رهگذر نه تنهـا در حـوزه اقتـصادي و کالبـدي ، از دانـش ، فناوري و تجربه ي بسيار ارزشمند پدران خود آگاه مـي شـوند، بلکـه در حـوزه فرهنگـي نيـز بـا اخـلاق ، باورهـا و ارزش هاي آنان ، که بسياري از آن ها هنوز هم مي توانند قابل قبـول باشـند، آشـنا مـي شـوند، بـه عـلاوه آسـيب پـذيري روستاييان در مقابل تهاجمات فرهنگي نيز کاهش مي يابد(طالقاني ،١٣٨٦،ص ٧).