چکیده:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر نوآوری باز بر اجرای مدیریت دانش با در نظر گرفتن فرآیندهای مدیریت دانش در منطقه دوم عملیات انتقال گاز استان اصفهان میباشد. برای نیل به این هدف، از روش پژوهش توصیفی (از نوع پیمایشی) استفاده شد. ابزار تحقیق بر اساس پرسشنامه استاندارد وو و هو (2018) میباشد که پس از سنجش روایی ظاهری، محتوا (روش لاوشه) و روایی سازه (تحلیل عاملی تأییدی) و پایایی (که با روش آلفای کرونباخ، مقدار آن 93/0 برآورد شد)، از طریق مشارکت 84 نفر از مدیران و کارکنان منطقه دوم عملیات انتقال گاز استان اصفهان که با روش نمونهگیری طبقهای متناسب انتخاب شدند، اجرا گردید. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، در دو سطح توصیفی و استنباطی (مدل معادلات ساختاری) و از طریق نرمافزارهای «SPSS 21» و «Lisrel 8.9» اجرا شد. اعتبار مدل تحقیق، از طریق ضرایب استاندارد و ضرایب معناداری مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آن حاکی از برازش قابل قبول برای شاخصهای مذکور بوده است. یافتههای پژوهش تمامی فرضیههای پژوهش را مورد تائید قرار داد، بهصورتی که بیشترین تأثیر را نوآوری باز بر فرآیندهای مدیریت دانش داشته است (β=0.66)، همچنین کمترین تأثیر را نوآوری باز بر اجرای مدیریت دانش داشته است (β=0.25)، در نهایت، فرآیندهای مدیریت دانش بهطور کامل، پشتیبانی نوآوری باز از اجرای مدیریت دانش را میانجیگری نموده است.
The main purpose of this study is to investigate the impact of open innovation on knowledge management implementation with regard to knowledge management processes in the second region of gas transmission operations in Esfahan province. To this end, a descriptive research method (survey type) was used. The research tool is based on the Wu and Hou’s (2018) standard questionnaire which after measurement of external validity, content (Lawshe’s method) and structural validity (confirmatory factor analysis) and reliability (estimated by Cranach’s alpha method), were implemented through the participation of 84 managers and employees in the second region gas transmission operations that were selected by the stratified sampling method. Data analysis was performed at both descriptive and inferential statistics (structural equation model) through “SPSS 21” and “Lisrel 8.9” software. The research model validity was evaluated through standard coefficients and significance coefficients (t> 1.96) and the results showed acceptable fit for the above-mentioned indices. The findings confirmed all the research hypotheses, as open innovation has the greatest impact on knowledge management processes (β = 0.66), also, open innovation had the least impact on knowledge management implementation (β = 0.25), finally; knowledge management processes have fully mediated open innovation support for knowledge management (VAF=0.519).
خلاصه ماشینی:
شرکت گاز منطقه دوم اصفهان، ظرف مدت ده سال گذشته، آگاهانه يا غير آگاهانه در عرصه تحقيق و توسعه، رويکرد نوآوري بسته )تحقيق و توسعه دروني( را دنبال کرده است و به دستاوردهايي نيز نايل شده است؛ اما سؤالي که به ذهن متبادر ميشود اين است که با تغيير برخي از شرايط و محيط، آيا کماکان ميتوان در قالب اين پارادايم، به آرمانها و اهداف اين صنعت فناور- محور دست يافت؟ و اين نوع نگاه به نوآوري، چه موانعي را بر سر راه توسعه و نوآوري ايجاد ميکند؟ اقدام در قالب پارادايم نوآوري بسته، کامل داخلي و متکي به نيروها و امکانات دروني بوده؛ ولي براي موفقيت در عرصههاي اقتصادي-اجتماعي، مدل جديدي از تحقيق و توسعه مورد نياز است که مستلزم مشارکت و همکاري با نوآوران بسياري است که دانش جامعه در ميان آنها گسترده و توزيع شده است که متأسفانه در عرصه نوآوري باز در حوزه شرکتهاي عمليات گاز، هيچ مدلي 1.
نويسنده و سال هدف روش يافتههاي کليدي رابطه بين سيستم يافته ها نشان ميدهد که سيستم مديريت دانش مديريت دانش ، رويکرد ايجاد اکوسيستم هاي باز و مشترک و بهره - ملکي نوآوري باز، ظرفيت کمي- مدل برداري جريان دانش داخلي و خارجي را از )١٣٩٧( مديريت دانش و معادلات طريق توسعه داخلي ظرفيت مديريت دانش ظرفيت نوآوري (مورد ساختاري تسهيل ميکند که به نوبه خود باعث افزايش مطالعه : کارکنان آجا) ظرفيت نوآوري ميگردد.