چکیده:
«قصیدة النثر» عنوان یک نوع ادبی است که توسط مجله لبنانی «شعر» و متاثر از ادبیات فرانسوی رواج یافت. این نوع ادبی صرف نظر از موافقان و مخالفان آن، در عرصهی شعر و نقد معاصر عربی حضور دارد. در این مقاله چیستی قصیدة النثر و زیبایی و خوانش آن که در پیوند با معناست اهمیت دارد. زیبایی قصیدة النثر را به نوعی متفاوت و با کنکاش در عالم معنا باید جست و جو کرد. در این پژوهش سوال اساسی مبتنی بر چیستی این نوع ادبی و چگونگی درک زیبایی در آن است. فهم چیستی قصیدة النثر در گرو گسست کامل از تفکر ادبی سنتی است، قصیدة النثر در زبان عربی به جهت هویت معنایی شکل گرفته در آن از سوی شاعرانی چون: ادونیس و انسی الحاج به عرصهی رویکردهای هستی شناسیک و هرمنوتیک فلسفی قدم نهاده است. قصیدة النثر بستری است برای آفرینندگی گسترده و پیوسته در عالم معنا.
Prose poem is a literary genre that become commonly practiced due to French literature and the Lebanese journal of Poetics. Despite pros and cons toward such genre, it is within the contemporary Arabic poetry and criticism. This article considers the quiddity, aesthetic, and reading of prose poetry significant in relation to meaning. The beauty of the prose poem can be sought in a different way and exploration of meaning. In this research, the fundamental question is based on the nature of this type of genre and how to understand its aesthetic aspects. To comprehension its meaning a complete dissociation of the traditional literary thinking is required. The formation of prose poem in Arabic is founded on semantics embarked by poets such as Adonis and Ounsi el-Hajj on fields of ontological and philosophical hermeneutics. It sets the ground for broad and continuous creation of semantics. Keywords: Prose poem, “Poetics”, Ounsi el-Hajj, Adonis, Semantics, Aesthetics, Hermeneutic.
خلاصه ماشینی:
حتي در مواردي به ويژه در قصائد نثر ادونيس به جهت معاني عميق موجود، امکان خوانش از نوع تأويل و يا هرمنوتيک نيز وجود دارد چراکه برخي شاعران جريان ادبي شعر متأثر از فلسفه غرب زمينه هاي معنايي فلسفي را براي خوانش هرمنوتيکي فراهم نموده اند که در اين ميان ادونيس سرآمد است و در کنار اين مسئله امکانات بالقوه نهفته در زبان عربي و استعداد اين زبان جداي از اينکه زمينه را براي پروش رويکردهاي فلسفي عميق مورد نظر مهيا مي ساخت موجب شد تا رفته رفته قصيده النثر هويت خاص زبان عربي به خود گيرد.
پژوهش حاضر در حقيقت تلاشي است براي ارائه تفکري جديد به اين نوع ادبي و با توجه به ميزان اثرگذاري شاعران مجله لبناني شعر در شکل گيري و هويت يابي قصيده النثر، در جستار حاضر ما اين نوع ادبي را تنها از منظر اين جنبش ادبي دنبال مي کنيم به ويژه از منظر ادونيس و انسي الحاج که بي گمان بيشترين سهم را در اين زمينه داشته اند.
در اينجا بررسي و تحليل انديشه هاي موافقان قصيدة النثر به عنوان يک نوع ادبي که در واقع بيشتر همان شاعران و نظريه پردازان مجلة «شعر» هستند و به ويژه ادونيس ، يوسف الخال و انسي الحاج براي ما مهم است نه مخالفان آن .
با قدري تأمل در آنچه گفته شد مي توان به اين نتيجه رسيد که (آفرينندگي ) نقش مهمي را در قصيدة النثر ايفا مي کند؛ بدين شرح که شاعر علاوه بر آفرينش معنا که در مورد شاعران قصيده النثر بيشتر تفکر متافيزيکي و فراواقعيتي است ، ساختارهاي موسيقايي و زباني را نيز خود مي آفريند و در اين راه نبايد از قالب آماده و از پيش تعيين شده استفاده کند.