چکیده:
ریچارد داوکینز، یکی از ملحدان عصر حاضر و بسیار متأثر از داروینیسم است و بهعنوان زیستشناس تکاملی با رویکرد طبیعتگرایانۀ خویش سعی در تبیین تمامی پیچیدگیهای جهان دارد و همچنین با استفاده از اخلاق تکاملی، پیوند میان دین و اخلاق را انکار میکند ودر نهایت در تلاش است که فرضیۀ خداوند را بهعنوان طراح و ذهن کیهانی کنار گذارد. اما نکتۀ شایان توجه این است که با وجود وارد آمدن نقدهای جدی بر نظریۀ تکامل داروین، این نظریه همچنان اهمیت زیادی دارد و بهنظر میرسد تعارضهای بسیاری را میان باورهای دینی و علم موجب شده است. در نظر بسیاری از افراد، معارضهای که متوجه دین است، ناشی از تعارض میان محتوای علم و دین نیست، بلکه از مسلّم انگاشتن این فرض است که روشهای علمی، تنها راه رسیدن به شناخت و کشف واقعیت هستند. در پژوهش حاضر برآنیم که با بررسی نقادانۀ برخی رویکردهای طبیعتگرایانۀ داوکینز از منظر آلوین پلنتینگا و دیگران، از این نتیجه دفاع کنیم که میتوان با تفسیر درست از نظریههای مطرح در علوم تجربی و توجه به مسائل روششناختی در حوزههای علمی، میان علم و دین توافقی حقیقی یافت و در نهایت روشهای علمی برای شناخت جهان را بهعنوان شیوههای تدبیر و فاعلیت الهی برشمرد.
Richard Dawkins is one of the contemporary atheists greatly affected by Darwinism. As an evolutionary biologist, he has tried to justify all the complex phenomena of the world through his Naturalistic approach. He denies the relationship between ethics and religion following evolutionary ethics and strives to overrule the hypothesis of God as the Designer and Cosmic Mind. But the important thing is that despite the serious criticisms of Darwin's theory of evolution, it still holds great significance and appears to have caused many conflicts between religious beliefs and science. To many, the conflict with religion is not due to the conflict between the content of science and religion but to the assumption that scientific methods are the only way to know and discover reality. In the present research, we intend to defend this stance – through a critical investigation of some of Dawkins’ Naturalistic approaches from the viewpoint of Alvin Plantinga and others – that a true agreement between science and religion can be found via a true interpretation of experimental science theories and attention to methodological issues in science, and finally can use the scientific methods for recognizing the world as ways of divine management and action.
خلاصه ماشینی:
دانشيار، گروه فلسفه ، دانشکدة الهيات ، دانشگاه الزهرا، تهران ، ايران (تاريخ دريافت : ١٣٩٨/٠٤/٢٥؛ تاريخ پذيرش : ١٣٩٨/٠٨/٢٥) چکيده ريچارد داوکينز، يکي از ملحدان عصر حاضر و بسيار متأثر از داروينيسم اسـت و بـه عنـوان زيسـت شـناس تکـاملي بـا رويکرد طبيعت گرايانۀ خويش سعي در تبيين تمامي پيچيدگي هاي جهان دارد و همچنين با اسـتفاده از اخـلاق تکـاملي ، پيوند ميان دين و اخلاق را انکار مي کند ودر نهايت در تلاش است که فرضيۀ خداوند را به عنوان طراح و ذهن کيهـاني کنار گذارد.
اما نکتۀ شايان توجه اين است که با وجود وارد آمدن نقدهاي جدي بر نظريۀ تکامـل دارويـن ، ايـن نظريـه همچنان اهميت زيادي دارد و به نظر مي رسد تعارض هاي بسياري را ميان باورهاي ديني و علم موجب شـده اسـت .
” Isaac Newton” In: Stanford Encyclopedia of Philosophy, First published Wed Dec 19, 2007; جهان زنده نيز تغيير و دگرگوني مييابد، تحول عظيمي در رويکرد بشر نسبت به طبيعـت ايجـاد کرده است (داوکينز، ١٣٩٦: ١٠ - ١١).
استدلال سادگي ٢داوکينز از نظر داوکينز قانون هاي بنيادين فيزيک ساده اند و از اين رو پيدايش تصادفي و بيدليل ايـن قانون ها، تبيين ساده اي دارد، ولي فرض وجود خداوند به عنوان طراح و خالق هوشمند ايـن جهان با پيچيـدگيهـاي ژرف موجـود در آن ، فرضـيۀ بسـيار پيچيـده اي اسـت و اسـتبعاد احتمالاتي ٣ دارد (١٢١ :٢٠٠٦ ,Dawkins) زيرا در صورت مفـروض دانسـتن طـراح و ذهـن هوشمند کيهاني، آن موجود بايد بينهايت پيچيده باشد.