چکیده:
در دورهای که «جهانوطنی» بهشدت تبلیغ میشود، پاسداشت عناصر هویتبخش بومی و قومی، امری اجتنابناپذیر و شایسته مینماید که بار این مهم را بسیاری از هنرمندان، شاعران و نویسندگان کشورها بر دوش میکشند. این پژوهش برآن است تا نشان دهد که «منوچهر آتشی» شاعر بلندآوازۀ جنوب در فضای سرشار از تبلیغات بنیانبرافکن که از همه سو افکار را تسخیر کرده است، چگونه توانسته هویت بومی و منطقهای خود را در فضای بیکرانۀ شعر ماندگار سازد. بررسیها نشان میدهد که آتشی برای نگهداشت عناصر هویتبخش بومی و منطقهای خود، از بستر تمثیل سود جسته و با نقل روایت و ذکر خاطرات از گذشتهای بس دور تا زمان حاضر، هویت بومی را در شعرش خوانا و تأثیرگذار کرده است. سپس با تلفیق بین لغات، اصطلاحات، ضربالمثلها و واژگان بومی منطقه خود با زبان رسمی فارسی، به این توانایی دست یافته تا هویت بومی و اقلیم و در نهایت اشعار خود را ماندگار سازد.
In a period when “Homeland world” is heavily advertised, the protection of native and ethnic identity elements is inevitable and deserves to be borne over by many artists, poets and writers of countries. This research seeks to show that how Manuchehr Atashi, the prominent poet of the south in a space full of overwhelming propaganda that has captured thoughts, has been able to sustain his native and regional identity in an unlimited space of poetry. Studies show that Atashi has used Allegory to maintain his native and regional identity elements and has made the native identity legible and effective in his poetry by quoting narratives and mentioning memories from the past to present time. Then by combining the words, idioms, proverbs and native vocabulary of his region with official Persian language has achieved the ability to retain his native identity, region and poetry.
خلاصه ماشینی:
com مقدمه انديشمندان بدين نکته واقفند که بسياري از شاعران و نويسندگان آگاه چون فردوسي ورجاوند و ساير بزرگان ، در طول تاريخ ادب اين مرزوبوم ، همواره سعي بر اين داشته اند کـه بـا کـاربرد وسيع واژگان و به کاربستن اصطلاحات و ضرب المثل هاي مرسوم ، در قالب شعر و داسـتان ، در نگهداري از زبان و ادبيات فارسي همت گمارند و آنان را از دستبرد حوادث و قرون بازدارند و آن را به جهانيان عرضه دارند.
» (حسيني کازروني ،١٣٩٦: ٣) منوچهر آتشي شاعر خطۀ دل آگاه جنوب با شناخت هويت بومي ، محلي و منطقـه اي خـود، تـا حد زيادي توانسته است ، سنت هاي قومي و زبان منطقه اي خود را در شعر بـه کاربنـدد و عمـر آنان را در دنياي بي ثبات امروز، تداوم بخشد.
پيشينه تحقيق درباره زندگي و شعر منوچهر آتشي ، کتبي چند انتشار يافته است کـه در پايـان مقالـه ، بـه طـور مستند آورده شده اند؛ ولي طي بررسي هاي صورت گرفته در نشـريات ، مقالـه اي تحـت عنـوان «هويـت بـومي در شـعر منـوچهر آتشـي »(١٣٩٤) توسـط مسـعود روحـاني و محمـد عنـايتي قاديکلايي در پژوهشنامه ادب غنايي دانشگاه سيستان و بلوچستان ، شماره بيسـت و چهـار بـه چاپ رسيده است .