خلاصه ماشینی:
سه شعر از عباس مهری آتیه سالهای کودکی {Sسالهای کودکی در کوچه باغ خنده بود#سالهایی که غرور از دوستی آکنده بودS}{Sخنده با دست تهی در جوی شادابی روان#میوههای باغ دل زین شادمانی زنده بودS}{Sسالهای کودکی تشویش در دلها نبود#سینهها از سر خوشیهای نوی آکنده بودS}{Sآفتاب عشق در دلهای شادی هایمان#گرمی افزا و غرور آجین و پر تابنده بودS}{Sساده بودیم و گمان میگفت شادی سهم ماست#ساده بودیم و سرور سینهها زاینده بودS}{Sدر دل نو باوگی،باور فریبی گر نبود#ساده لوحیهای آن ایام هم پاینده بودS}{Sسالهای کودکی رفت و زمان کوچید و رفت#شادمانی هم ز بزم سینه دل بر کنده بودS}{Sدیده ام این سالها در بایگانی زمان#کودکی هم چند برگ ساده پرونده بودS} ای عشق {Sفالی زدهام به نامت ای عشق!#بر حرمت مستدامت ای عشق!S}{Sاین دور بر آن سرم زنم باز#جامی به جنون جامت ای عشق!S}{Sاین دور بر آن سرم که بازم#جان و دل و دین به کامت ای عشق!S}{Sاین دیده فدای نقش رویت#این سر به فدای گامت ای عشق!S}{Sلب،جز تو نزیبدش سر آغاز#هر لحظه کنم سلامت،ای عشق!S}{Sاین توسن سرکش،این زمان چیست؟#این گونه زده لگامت ای عشق!S}{Sما را به جنون قبول فرما#ای قبله استقامت،ای عشق!S} دو گام استقامت آسودگیتنفس بیحسی استآسودگیمسافر در خوابی استدر جان پناه خستگی کوپهایدر امتداد سفرهای دور:جایی کهحوصلهمصلوب بیقراری ماست:با زخمههای دردبر تارهای جان.