چکیده:
تغییرات نرخ ارز از کانالهای مختلف، آثار متعددی بر متغیرهای کلان اقتصادی و شرایط فقر در جامعه میگذارد. از طرفی، ارزیابی آثار سیاستها و شوکهای اقتصادی بر فقر، نیازمند بهکارگیری روشی است که اولا، ًبتواند بخشهای مختلف موجود در اقتصاد را در الگو لحاظ کند؛ ثانیا،ً بتواند، هم آثار کلان سیاستها و هم، واکنش نهادهای مختلف اقتصادی را در مقابل سیاست اعمال شده، منعکس نماید. بدین منظور در این مطالعه، از یک مدل تعادل عمومی قابلمحاسبه (CGE) که در آن، نهاد خانوارها به طبقات درآمدی دهگانه تفکیک گردیده و خط فقر بهصورت درونزا تعیین میشود، استفاده شده است. این الگو، بر پایه ماتریس حسابداری اجتماعی (SAM) سال 1390 و کالیبراسیون ضرائب الگو، حل، و براساس دو سناریو افزایش 25 درصدی و 35 درصدی نرخ ارز، شبیهسازی شده است. نتایج شبیهسازیها نشان میدهد که افزایش نرخ ارز موجب کاهش درآمد حقیقی در هر دو گروه خانوارهای شهری و روستایی شده و از این منظر، خانوارهای دهکهای پایین درآمدی، بیشتر متضرر خواهند شد. همچنین سیاست یکسانسازی نرخ ارز، خط فقر و شاخصهای فقر گروه FGT (فقر سرشمار، شکاف فقر و شدت فقر) را افزایش میدهد؛ بهطوریکه افزایش خط فقر و شاخصهای فقر مربوط به خانوارهای شهری، بیشتر از خانوارهای روستایی میباشد.
Changes in exchange rate have different effects on macroeconomic variables and poverty rates through different channels in the economy. Evaluating the effects of policies and economic shocks on poverty requires the use of a method that firstly takes into account different sectors of the economy in a given model, and secondly can reflect both macroeconomic policies and the response of various economic institutions. For this purpose, we use the Computable General Equilibrium (CGE) model in which the household sector is disaggregated into ten categories of income and the poverty line is determined as an endogenous variable in the model. This model is solved based on the Social Accounting Matrix (SAM) of 2011 and two scenarios of 25 percent and 35 percent increases in exchange rate are simulated. The results of both simulations show that the increase in exchange rates leads to a reduction in real incomes of the both rural and urban households, and consequently lower-income households are affected highly. The unification of exchange rate also increases poverty line and poverty measures of the FGT group (headcount ratio, poverty gap and poverty severity), so that the poverty line and poverty measures for urban households are higher than rural households.
خلاصه ماشینی:
٣. پيشينه پژوهش مطالعات صورتگرفته در رابطه با آثار سياست يکسانسازي نرخ ارز که کاهش ارزش پول ملي يا افزايش نرخ ارز را در بطن خود دارد، نشان ميدهد که اين سياست، ميتواند بر حوزههايي نظير رشد اقتصادي، قيمت کالها، اشتغال، درآمدها و مخارج دولت تأثيرگذار باشد و به تبع آن، شرايط فقر در اقتصاد را تحتتأثير قرار دهد و بسته به ساختار اقتصادي هر کشور، با پيامدهاي قابلتوجهي در اين حوزهها همراه باشد )٢٠٠٨ ,Gillingham(.
در رابطه با کشورهاي با نرخ ارز بيش از حد ارزشگذاري شده که فقرا بيشتر در مناطق شهري و در بخش خدمات غيررسمي تمرکز دارند و درآمدشان به دستمزد وابسته است، در عين حال، تحرک عوامل توليد )بويژه نيروي کار( بين بخشها محدود است، اجراي سياست کاهش ارزش پول، غالباً آثار منفي براي فقرا به دنبال داشته است.
همچنين از مطالعات داخلي انجام شده، ميتوان به مطالعه پروين و زيدي )١٣٧٨( اشاره کرد که اثر سياستهاي تعديل )که کاهش ارزش پول ملي، يکي از کليديترين اين سياستها است( را بر فقر و توزيع درآمد در اقتصاد ايران و در چارچوب يک مدل کلنسنجي )در قالب معادلت همزمان(، بررسي کردند.
نتايج شبيهسازي با اين الگو که در آن، خط فقر به صورت درونزا تعيين و رفتار مصرفي بخش خانوار براساس سيستم مخارج خطي )LES( تبيين شده است، نشان داد که سياست يکسانسازي نرخ ارز )کاهش ارزش پول ملي( با آثار گستردهاي بر شاخصهاي فقر همراه است.
Trade Liberalization and Poverty: The Evidence So Far. Journal of Development Economics, Vol. 23, No. 2: 227-247.